نوشته شده توسط : حسین سرلکی
*پيشنهادي جالب از يک هم ميهن درباره امارات*

*يکي از هم ميهنان در پيشنهادي جالب با توجه به مسائل اخير پيش آمده و
گستاخيهاي امارات نوشت:*

*چرا اسم خيابان ظفر را به "خليج فارس" عوض نميکنند تا امارات مجبور بشه براي
آدرس سفارتش از اين اسم استفاده کنه ؟ *

*در ضمن يه بخشنامه هم به پست بدهند که هر نامه اي به اين آدرس بود اگر اسم
خليج فارس را ننوشته بود با ذکر علت به فرستنده ارجاع بدهند....!!*

اگر شما هم از این پیشنهاد خوشتون اومد لطفا این مطلب رو برای دوستان خود ایمیل کنید یا لینک مربوط به این مطلب در این وبلاگ رو برای دوستان و آشنایان خود بفرستید.



:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی




0b4SwJSu8.gif

فرهنگ سازي كار تيمي

در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی.
بچه ها هم همدیگر رو  هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.

در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین.
لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که
 كل تيم  10 نفره  روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه.
بعد 10 نفر روی 8 صندلي،
بعد 10 نفر روی 7 صندلي و  همینطور تا آخر.

با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن

humpday1.gif
سرعت اینترنت تو ایرانو حال کن اولیم  ها فقط باید جدول را سروته بگیری

image001.png.




:: بازدید از این مطلب : 161
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام
است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز
بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را
در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را
بنوشیم حرام می شود؟
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می
آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی
ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!

مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری
نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما
من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!

 

با تشکر از ماهنامه علم و فرهنگ ویژه نابینایان 

 

 

www.elmofarhangvraille.com



:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
در گذشته های دور پادشاهی بیگانه بر سرزمین مادری مسلط شد. او بد خواه و
در عین حال زیرک بود. و وزیری داشت از خودش بسی بد خواه تر و زیرک تر. به
او امر کرد که راهی بیاب تا بر روح و جان این مردمان مسلط شوم بدون آنکه
بفهمند و اعتراضی بکنند. وزیر تفکری کرد و طوماری بنبشت و به جارچیان داد
تا در سراسر شهرها و دیهات ها بخوانند. قوانین جدید اعتقاد به دین قدیم و
سواد آموزی را غیر قانونی اعلام کرد. و مالیاتها را به سه برابر افزایش
داد. شب زفاف عروس از آن شاه بود و ارزش جان مردمان به اندازه چهارپایان
کشور همسایه که موطن اصلی شاه بود اعلام شد. هر گونه اعتراض و مخالفت با
این قوانین مجازات مرگ داشت و در نهایت طبق این قوانین گوزیدن و چسیدن هم
ممنوع اعلام شد. پادشاه گفت: ای وزیر این همه فشار آنان را به شورش وا
خواهد داشت و مگر قرار نبود انقلاب مخملی کنیم؟ وزیر گفت: نگران نباشید
اعلیحضرت. به بند گوزیدن دقت نفرمودید. همان سوپاپ اطمینانیست که انرژی
اعتراضشان را خالی کنند. و چنین شد که وزیر گفت. مردم لب به اعتراض گشودند
که این ظلمی آشکار است. این طبیعی است که پادشاه بخواهد مردم را به دین
خودش در آورد و یا سواد خواندن آنان را بگیرد. همچنین افزایش مالیات همیشه
مطلوب شاهان بوده و مالکیت در شب زفاف هم رسمی قدیمیست. و بی ارزش بودن
جان ما در مقابل جان مردمان همسایه هم از وطن پرستی شاه است اما دیگر منع
چسیدن و گوزیدن خیلی زور است. و تازه مگر پادشاه می تواند در تمام مستراح
های این سرزمین نگهبان بگمارد. آنان که باسواد تر بودند داد سخن دادند که
تازه جانم خالی نمودن باد روده برای سلامت مفید است و هیچ قبحی در آن
نیست. و اینان متحجرانی بیش نیستند که سرشان را در تنبان خلایق فرو می
کنند. با کلی کیف به خاطر این تفسیر علمی و کلمه متحجر سر تکان می دادند و
خودشان را روشنفکر می نامیدند. وگفتند تازه مگر خود شاه نمی گوزد. جک های
بسیاری ساختند در مورد شاه که از فرط نگوزیدن ترکیده, یا برای کنترل بر
روده اش چوب پنبه به ماتحتش فرو کرده, یا مثل سگ بو کشان دماغش را به
سوراخ کون مردم می چسباند واینها را برای هم اس ام اس کردند و کلی
خندیدند.نگهبانان حکومت در سراسر سرزمین پخش شدند تا اجرای قوانین را
تضمین کنند. هر از چند گاهی بی خبر به مستراح ها یورش می بردند و افراد
گوزو را دستگیر می کردند و به منکرات می بردند. اما مردم همچنان به چسیدن
و گوزیدن در خفا ادامه می دادند و این صداهای بویناک روده شان را اعتراضی
عظیم به حکومت می دانستند. مردم به صحراها می رفتند و می گوزیدند. در کوچه
های شهر نگاهی به این ور و آنور می انداختند و پیفی می دادند. حتی مهمانی
های زیر زمینی می گرفتند لوبیا می خوردند و گروپ گوز راه می نداختند. بعد
از مدتی دیگر کسی آن ماجرای منع سواد و دین اجباری و کاپیتولاسیون و عروس
دزدی و مالیات را به خاطر نیاورد و همگان سعی کردند از این آخرین حق بدیهی
خوشان دفاع کنند. و در همین احوال پادشاه و وزیرش در قصر قهقهه سر می
دادند که چه زیرکانه مردمان را در بخارات اسیدی خودشان غرق کرده و همگان
را گوزو کرده اند.


:: بازدید از این مطلب : 300
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی

‌۱. با گذشته خود کنار بیائید تا حال شما را خراب نکند.
۲. آنچه دیگران در مورد شما فکر میکنند به شما ارتباطی‌ ندارد.
۳. گذشت زمان تقریبا داروی هر دردی است؛ به زمان کمی‌ فرصت دهید.
۴. کسی‌ دلیل و مسئول خوشبختی‌ شما نیست؛ خودتان مسئولید.
۵. زندگی‌ خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ ما هیچ خبر نداریم که زندگی‌ آنها
برای چه و چگونه است.
۶. زیاد فکر نکنید؛ اشکالی ندارد که جواب بعضی‌ چیز‌ها را ندانیم.
۷. لبخند بزنید؛ شما مسول حل تمام مشکلات دنیا نیستید.


:: بازدید از این مطلب : 237
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
سلام دوستان این مطلبی که بعد نوشته های من میبینید واقعا جای تأسف داره

واقعا متأسفم برای خودمون....

بنیاد جهانی ویکی پدیا، ده شخصیت بزرگ هزاره دوم را که بر جهان اثر
گذاشتند، معرفی کرد.
 یوهان سباستین پری باخ، مدیر این موسسه اعلام کرد، به هر کدام از
کشورهایی که دانشمندان آن جایزه «ویکی سال» را دریافت کنند، ده میلیون
دلار جایزه اهدا می‌کند.

براساس اعلام این موسسه جهانی، ده شخصیت برتر هزاره قبل چنین معرفی شدند:


آلبرت اینشتین، ریاضیدان آمریکایی

بیل گیتس، مخترع آمریکایی

مولوی، شاعر و ترانه‌سرای اهل ترکیه!!!!

زکریای رازی، دانشمند بزرگ عرب!!!!!

حکیم عمر خیام،  دانشمند بزرگ افغانی!!!!!

اسحاق نیوتن، دانشمند بزرگ انگلیسی

ابن سینا، دانشمند و پزشک عربستان سعودی!!!!!

فردوسی طوسی، شاعر بزرگ روسی!!!!!

فردریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی

دکتر کامران وفا، فیزیکدان بزرگ آمریکایی!!!!!



گریستن بر بی هویتی کوچکترین فرجامهاست


 گریـــــــــــه کنید ایرانیها


:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
       روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که بهش یه درس به یاد موندنی بده
       راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از
اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه .
       شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
       استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
       شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
       پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه .
رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه
بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست
اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
       استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ
داد : " کاملا معمولی بود . "
       پیر هندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با
آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که
هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی
تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب"


:: بازدید از این مطلب : 265
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
سرطان ها سومين علت مرگ را با 14 درصد عامليت آن در كشورما بعد از بيماري
هاي قلب و
عروق و سوانح تشكيل مي دهند . سرطان ها بطور كلي چهارمين دليل بار بيماري ها را در
ايران به خود اختصاص داده اند . اگر چه تا حدود 75 درصد قابل پيشگيري هستند.

تاريخچه ونكات علمي و تاريخي درباره بيماري سرطان

دو نفر از محققان آمريكايي بنام اولچ(olch) و موريس ليكيند(leikind) كه در
انيستيتوي ملي سرطان آمريكا وابسته به انيستيتو ملي بهداشت به مطالعه و تحقيق
درباره بيماري سرطان پرداختند. از روي مدارك تاريخي و تحقيقات صورت گرفته اطلاعات
جالبي در زمينه بيماري سرطان گرد آوردند كه در سال 1961 در كالج بين المللي
پاتولوژيست ها مطرح شد.





 به طور خلاصه نكاتي از آن در اينجا نقل مي شود.

تاريخچه سرطان به سه مرحله بزرگ تقسيم مي شود:

اولين و طولاني ترين مرحله آن بنام دوران مطالعه نظري و ظاهري بيماري است
اين مرحله
از شروع زندگي بشر تا اواسط قرن 18 طول كشيده است. تمام اطلاعات اين دروه ظاهري  و
بدون اساس علمي و آزمايش تجربي بوده است. مأخذ اين اطلاعات متكي به لوحه
هاي تاريخي
و مدارك قديمي است كه در نقاط مختلف عالم توسط محققان و باستان شناساني
كه در زمينه
مسائل قديمي كاوش مي كردند بدست آمده است.

اولين مدركي كه در دست مي باشد حاوي اطلاعاتي است كه از پاپيروس معروف ابرس متعلق
به 1500 سال قبل از ميلاد بدست آمده است. در اين پاپيروس كه سال 1873 توسط باستان
شناس آلماني ،ابرس، از حفريات مصر بدست آمده چنين نوشته شده است:" تومورهاي سطحي
بدن كه اكثرا غير قابل درمان مي باشند داراي انواعي هستند كه خميرهاي ارسنيكي در
بهبود آن مؤثر است."





به گزارش برترین ها 500 سال قبل از ميلاد، بقراط چندين نوع تومور سرطاني را مي
شناخته و اولين پزشكي است كه كلمه "كانسر" را براي تومورهاي خوش خيم و
كارسينوما را
براي تومورهاي بدخيم بكار برده است.

 در قرن دوم ميلادي جالينوس درباره علت سرطان بحث كرد ، و آن را به علت غلبه صفرا
دانسته است.

در قرن دهم ميلادي بو علي سينا پزشك عاليقدر ايراني در اين زمينه مطالعاتي داشته
است. در سال 1740 اولين بيمارستان مخصوص سرطاني ها در فرانسه افتتاح شد.

دومين دوره از وقتي شروع مي شود كه اين بيماري مورد مطالعه و تصويب قرار گرفته و
تقريبا از اواسط قرن هجدهم آغاز شده است. در اين زمان انواع گوناگون سرطان ها مورد
مطالعه قرار گرفت و مسأله تشخيص باليني و آسيب شناسي و درمان آن دنبال شد.

سومين مرحله يعني مرحله تجسسات آزمايشگاهي است كه منجر به پيشرفت هاي كنوني گرديده
است. اين دوره تا حل نهايي سرطان ادامه خواهد يافت. در اين دوره است كه عامل اصلي
بيماري سرطان و نحوه درمان و پيشگيري آن و بالاخره نجات بشر از اين بيماري مورد
مطالعه قرار مي گيرند.





مي توان گفت اطلاعاتيكه در قرن اخير در موضوع سرطان بدست آمده به مراتب از تمام
ادوار زندگي بشر زيادتر بوده است. اين دوره از سال 1890 شروع ميشود. از اين تاريخ
بود كه موضوع پيوند سرطان ها و ويروس موزائيك و اشعه ايكس و مواد
كانسريژن و راديوم
و طريق كشت بافت و قانون توارث نزد ژن ها و سرطان ويروسي حيوانات مورد توجه قرار
گرفتند.

از سال 1920 به بعد موضوع سرطان ها و هورمون ها و سرطان هاي تجربي بدقت مورد بحث
واقع شدند.


از سال 1940 به بعد مواد سرطان زا بيشتر مورد توجه قرار گرفتند و به كمك
فيزيك اتمي
و ميكروسكوپ الكتروني مطالعات دنبال مي شود.






علت شناسی سرطان






 به طور خلاصه می توان از علت های ایجاد سرطان به موارد زیر اشاره کرد: عوامل
گوناگوني در ايجاد سرطان مؤثر است كه عمده ترين آنها عبارتند از عوامل
فيزيكي( اشعه
ماوراء بنفش ، پرتوهاي يونيزه كننده ، انفجارات اتمي) عوامل شيميايي ( موادي مثل
آهن ، نيكل . كروم ، آرسنيك ، پنبه نسوز ، آروماتيك ، بعضي از رنگ ها
،حشره كش ها ،
نگه دارنده هاي مواد غذايي مانند نيتريت )، بعضي از داروها مثل   2DES...) رژيم
غذايي( مثل غذای پرچرب ، الكل ، سيگار ،غذاهاي كنسرو شده )عوامل ارثي( مثل سابقه
خانوادگي آمادگي ژنتيكي) عوامل ويروسي ، سن فرد ( در افراد مسن به علت ضعف سيستم
ايمني و تغييراتي كه در سلول ها حاصل مي شود) ، وضعيت فرهنگي و اقتصادي
(ازدواج در
سنين پايين در سرطان دهانه رحم و سرطان پستان درافرادي كه در سنين بالا ازدواج و
حاملگي داشته اند).




شیوع سرطان در ایران

به گزارش برترین ها سرطان ها سومين علت مرگ را با 14 درصد عامليت آن در كشورما بعد
از بيماري هاي قلب و عروق و سوانح تشكيل مي دهند . سرطان ها بطور كلي چهارمين دليل
بار بيماري ها را در ايران به خود اختصاص داده اند . اگر چه سرطان ها تا حدود 75
درصد قابل پيشگيري هستند (Doles and peto 1970) اما روز به روز در ايران و جهان در
حال افزايش مي باشند .

بعضي مطالعات نشان داده اند كه در طول 10 سال(1999-2010) فقط به دليل تغييرات سني
جامعه در كشورهاي در حال توسعه سرطان ها به ميزان 71 درصد رشد خواهند
داشت  (Piseni
et .al) ايران هم در بين اين كشورها شاخص مي باشد، زيرا به سرعت در حال
مسن شدن است
.

اين عامل يعني تغييرات دموگرافيك به تنهايي اثرشگرفي بر بروز و شيوع سرطان واهد
داشت، بدين معني كه در سال 1385 تعداد قريب 70 هزار مورد جديد سرطان در كشور ثبت
شده است، با در نظر گرفتن شاخص فوق الذكر، اين رقم در سال 1395 در كشورمان به 120
هزار نفر مي رسد.

با در نظر گرفتن دوره هاي بقاء (Survival) نسبت به سرطان هاي مختلف در حال حاضر
حداقل سيصدهزار بيمار سرطاني در كشور زندگي مي كنند كه در ده سال آينده
به قريب 600
هزار نفر خواهند رسيد

 بيشترين آمار سرطان در جهان مربوط به سرطانهاي پوستي است.  سرطانهاي
پوستي در كشور
ما نيز به دليل موقعيت خاص جغرافيايي بيشترين آمار را به خود اختصاص داده‌اند، ولي
به دليل نداشتن اطلاعات صحيح راجع به كثرت و به دليل اينكه نسبت به بقيه سرطانها
خوش خيم‌تر است معمولا در مطالعات اپيدميولوژيك اين سرطان را حذف و به مطالعه بقيه
مي‌پردازند.

پس از سرطانهاي پوستي، سرطان سينه در زنان و سرطان معده در مردان بيشترين آمار را
در كشور به خود اختصاص مي‌دهد.

ميانگين سني ابتلا به سرطان سينه در كشور ما از كشورهاي ديگر پايين‌تر است، ولي
مراجعه بيماران در مراحل اوليه بيماري در دهه اخير اميدوار كننده بوده است؛ از نظر
آماري 25 درصد زنان مبتلا به سرطان سينه هستند و از هر100 هزار نفر در هر
سال 18 تا
19 مورد جديد اتفاق مي‌افتد و ميزان بقاء بيماران بعد از درمان و پس از طي مراحل
بيماري تا حدود 86 درصد مشروط به استفاده از تمام حيطه‌هاي درماني است.

سرطان معده در مردان نيز رايج‌ترين سرطان است كه به دليل تشخيص در شرايط پيشرفته
بيشترين آمار مرگ ناشي از سرطان را نيز به خود اختصاص مي‌دهد؛ پس از سرطان معده
سرطانهاي بخش فوقاني دستگاه گوارش مانند مري شيوع بيشتري دارد.

 بر اساس تازه‌ترين نتايج برنامه ثبت سرطان در كشور، 52 درصد سرطان‌ها در مردان و
حدود 48 درصد آنها در زنان ديده مي‌شود و سرطان معده از لحاظ فراواني رتبه نخست را
در مردان و رتبه سوم را در بين زنان دارد.” اين اعداد و ماهيت سرطان كه يك بيماري
چند وجهي است، ضرورت مديريت عالمانه و قدرتمندي را در اين زمينه در كشور نشان مي
دهد .


دکتر محمد درچین / متخصص رادیوتراپی – اونکولوژی

منابع فارسی و انگلیسی :

 دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی شهید بهشتی ، دانشکده بهداشت(1389).
دوره های MP

-    Aass ,N . Fosså , S.D . Dahl , A.A. Aloe , T.J.(2009) .Prevalence of
anxiety and depression in cancer patients  seen at the Norwegian Radium
Hospital.

-    Andersen,barbara.L. Shelby,Rebecca.A. Golden-Kreutz,Deanna.M(2010).RCT of
Psychological Intervention for Patients With Cancer : I. Mechanisms of change
اما در ادامه ی همین بحث می افزاییم که مصرف بلند مدت کنسرو میتواند موجب
ابتلا به سرطان و انواع آلرژیها شود.
این روزها یکی از راه‌ های آسان برای تهیه غذاها، استفاده از کنسرو آن هاست.
کنسروها دارای طیف گسترده‌ای هستند که از قدیمی‌ترین و رایجترین آن‌ می‌توان به
کنسرو ماهی تن و جدیدترین آن‌ها نیز غذاهای کنسروی همچون فسنجان، کله‌پاچه، سیرابی
و شیردان اشاره کرد.
میر، کارشناس تغذیه در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
منطقه سیستان و
بلوچستان، گفت: از آن جا که زمان تولید تا مصرف مواد غذایی کنسروی طولانی است، به
برخی از این غذاها نگهدارنده‌ هایی افزوده می ‌شود تا مواد غذایی سالم مانده و از
فساد آن ها جلوگیری شود.
وی افزود: در برخی دیگر نیز افزودنی ‌هایی به منظور خوش‌ طعم کردن ماده غذایی
استفاده می ‌شود که اگر مقدار این نوع مواد شیمیایی تحت کنترل و نظارت دقیق نباشد،
می ‌تواند در درازمدت مشکلاتی چون سرطان، آسم، تنگی نفس، آلزایمر و انواع
آلرژی ‌ها
را در مصرف‌ کننده ایجاد کند.
وی بیان کرد: یکی از مسموم‌ کننده‌ ترین عناصری که در برخی مواد غذایی بسته‌بندی
شده به کار می‌ رود مواد رنگی، آن هم به میزان فراوان است تا شکل و شمایل
و رنگ غذا
برای مصرف ‌کننده جذاب شود. این مواد می ‌توانند به داخل خون انسان نفوذ کرده و
انواع امراض خونی و مسمومیت را ایجاد کنند.
وی اشاره کرد: نمک یکی از عناصر اصلی برای حفظ، دوام و ایجاد طعم مطلوب در مواد
غذایی کارخانه‌ایست. ۷۵ درصد از نمکی که بدن ما دریافت می ‌کند از همین مواد غذایی
بسته‌ بندی شده است. به دلیل وجود این افزودنی اجتناب ‌ناپذیر، مصرف غذاهای کنسروی
در افراد مبتلا به فشارخون، تنگی نفس، نارسایی کلیوی و حتی سرطان دستگاه
گوارش باید
محدود شود.
وی ادامه داد: شکر از دیگر موادی است که برای ایجاد طعم مطلوب و حذف طعم نامطلوب
برخی مواد افزودنی شیمیایی به غذاهای کنسروی افزوده می‌ شود. مبتلایان به دیابت و
چاقی باید قبل از مصرف این نوع غذاها، ترکیبات مندرج روی بسته‌بندی آن‌ها
را مشاهده
کرده و از مصرف غذاهای کنسروی حاوی شکر بپرهیزند.
وی تاکید کرد: روغن از جمله مواد اصلی برخی کنسروها نظیر کنسرو ماهی است. مصرف بیش
از حد و غیراستاندارد روغن در این نوع غذاها برای افراد مبتلا به کلسترول و تری
گلیسیرید بالا بسیار مضر بوده و کالری مازاد آن، چاقی را به ارمغان می ‌آورد.
وی خاطر نشان کرد: فرآیندهای حرارتی در کنسروسازی به صورت غیرمستقیم است
و بین ماده
حرارت ‌دهنده و غذا، تماسی وجود ندارد. اما موادی که در نزدیکی سطح انتقال حرارت
قرار دارند نسبت به موادی که فاصله بیشتری با حرارت دارند، سریع‌ تر به دمای مورد
نظر رسیده و ادامه حرارت‌ دهی می ‌تواند موجب کاهش خصوصیات ماده غذایی مانند رنگ،
مزه، عطر و نهایتا مواد مغذی حساس نظیر ویتامین ‌های B و C آن شود.
میر بیان کرد: این نوع فساد در اثر خوردگی لاک درون قوطی و واکنش با ترکیبات محتوی
قوطی ایجاد می‌ شود. باید دقت کرد که لاک قوطی، کاملا صاف و بدون ترک خوردگی و
تغییر رنگ محسوس باشد. لکه‌ های سیاه در دیواره قوطی، نشان‌ دهنده آلودگی شیمیایی
محتویات داخل کنسرو است. از سوی دیگر سطح لحیم‌کاری قوطی ‌هایی که با مواد غذایی
تماس مستقیم داشته باشند می ‌توانند باعث ورود یون سرب به ماده غذایی و
سپس ورود به
بدن مصرف‌ کننده شده و سلامت انسان را به خطر اندازد.
وی در پایان گفت: این نوع آلودگی می ‌تواند در اثر سوراخ شدن یا زنگ ‌زدگی قوطی
کنسرو به محتویات داخل آن نفوذ و غذا را فاسد کند. از طرفی عدم توجه به انجام عمل
پاستوریزاسیون مناسب و اصولی می ‌تواند منجر به رشد میکروب ‌های
بیماری‌زا در محصول
شود. هنگام خرید انواع کنسرو به تاریخ انقضا و مجوز بهداشت آن ها توجه
کنید و قوطی‌
های کنسرو را ۲۰ دقیقه بجوشانید.

--
پیروز و موفق باشید.
با تشکر از گوروه رضا سل.


:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
صفا آلبوم

ا آلبوم



:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
این است عظمت کوروش کبیر.

تخته جمشید پارسه یا پرسپلیس

 

برای دیدن عکسها و مطالب دیگر به آدرسی که در آخر مطلب نوشتم مراجعه کنید.

 

"عکس: ورودی کاخ صد ستون "

مقدمه

براگاهان و فرهنگ پژوهان پوشيده نيست كه دراغاز امپراتوري بزرگ هخامنشيان (550 ق.م) پاسارگاد (يا برطبق منابع متون اسلامي ؛ دشت مرغاب يا مقبره مادرسليمان ) پايتخت سياسي انان بوده است و امروزه اثار بجاي مانده از ان در80 كيلومتري شمال تخت جمشيد ،درجاده شيراز – اصفهان ديده مي شود.ايرانيان درقرن ششم ق.م. درسايه رهبري خردمندانه كورش كبير و دردوران حكومت مدبرانه داريوش بزرگ،موفق به تشكيل يك دولت جهاني و بافرهنگ شدند كه حدود ان از سرزمين سكاها (يعني ايرانيان شمالي كه دراسياي ميانه دران سوي سغد بودند) تا حبشه ،و از دره رودخانه سند ا سارد (يعني تا ساحل درياي مديترانه ) گسترش داشت. بسياري از ملت هاي متمدن ان روزگار از قبيل مصري ها ،يوناني ها ،مادها ،ارمني و عيلامي ها اطاعت  و فرمانبرداري از هخامنشيان راپذيرفته بودند.بيشتر دانشمندان ايران شناس معتقدند كه داريوش بزرگ براي اين مصمم به ساختن چنين مجموعه باشكوهي مشتمل بر كاخهاي تشريفاتي متعدد ، درمنطقه تخت جمشيد شد ،تا هم پايتخت بهاري ايران باشد و هم جايگاه برگزاري جشن هاي نوروزي كه همزمان با اعتدال ربيعي بود .از ان پس كاخ هاي هگمتانه (همدان امروزي )،شوش (پايتخت عيلام )و تخت جمشيد (پارسه ) به ترتيب به صورت اقامتگاه هاي تابستاني ،زمستاني و بهاري هخامنشيان بشمار مي امد .

البته بطور كلي تخت جمشيد نه تنها يك پايتخت سياسي و اقتصادي و نظامي بود ،بلكه سكونتگاه تشريفاتي پادشاهان هخامنشي هم بشمار مي امد . نام اصلي اين مجموعه در كتيبه هاي تخت جمشيد ،پارسه است. يونانيان اينجا را پرسه پليس يعني شهرپارسيان مي گويندكه اين نام از انجا به غربيان رسد و امروزه همه جا ،اين نام رايج است .اما نام تخت جمشيد بيشتر شهرت دارد .تخت دراينجا بمعني پايتخت و سكوي بزرگ كاخهاي ارگ شهر پارسه است و جمشيد نمونه شهرياري و بر پاك كننده نورز و مشهورترين فرمانرواي ايران قديم است كه درشاهنامه فردوسي كه از شاهكاري ادبي ايران مي باشد . از ان بسيار ياد شده است .

تخت جمشيد گل سرسبد و نتيجه درخشان هنرها و زبر دستيهاي مردماني است كه با فرهنگهاي قديمي و گوناگون ،اجزاءفرهنگي و هنري خود را در اختيار معماران ايراني گذاردند و اين معماران ماهر ،با استفاده از اين اجزاء هنري ،مجموعه پرارزشي از فرهنگهاي ملتهاي گوناگون بوجود اوردند كه درريزه كاريها و جزئيات هنري درتمدنهاي پيشين سابقه دارد اما دركل ،خلقتي نوين و شاهكاري تازه است و بانمونه هاي هنري پيشين يكسان نيست .به تصريح كتيبه داريوش بر ديوار جنوبي صفه تخت جمشيد ،ساختن كاخ هاي ان درزمان داريوش بزرگ ،به فرمان او اغاز گرديد(حدود سال 518.ق.م)تخت جمشيد دردامنه كوهي كه دران زمان به كوه مهر و اكنون به كوه رحمت مشهور است .واقع شده .اين كوه درزمان هخامنشيان به منزله يك مكان محترم و مقدس درقلب دولت بزرگ و جهاني انان بود. البته بايد درنظر داشت كه كوهستان دراساطير ايراني همواره مكاني محترم شمرده مي شود . كاخهاي تخت جمشيد را داريوش بزرگ و پسرش خشيارشا و نواه اش اردشير يكم درمدت پنجاه سال (از 518تا 470ق.م)ساختند ،پادشاهان بعدي هخامنشي نيز سعي بران داشتند كه بر ان مجموعه هنري چيزي  بيافزايند يا اصلاحاتي درساختمانهاي ان بكنند پس مي توان گفت  كه دوران ساخت بناي تخت جمشيد حدود 180 سال طول كشيده و كاخ هاي ان به مدت 200 سال ،يعني تا 330 ق.م كه اسكندر مقدوني انها را به اتش كشيد ، ابادو سكونتگاه پادشاهان هخامنشي بود .ناگفته نماند كه حجاري برخي از اجزاءكاخ ها تا سال 330 ق.م هنوز به طور كامل پايان نيافته بود. وسعت كامل كاخ هاي تخت جمشيد حدود 125000 متر مربع مي باشد كه كل اين مساحت با ارتفاعي حدود 8 تا 18 متر، از سطح جلگه مرودشت بالاتر است.

اين مجموعه عظيم احتمالا محلي براي برگزاري مهم ترين و بزرگترين جشن ايرانيان يعني نورز كه مصادف با اغاز بهار و بيست يكم ماه مارس ميلادي مي باشد .ساخته شده بودند.

توصيف اثار :

پلكان ورودي

عکس : دروازه ملل


پلكان بزرگ دوطرفه اي درشمال غربي درست كرده اندكه امكان رسيدن به اثار بر جاي مانده را ميسر مي سازد .تعداد پله هاي هر طرف از اين پلكان 110 عدد است كه هر كدام ده سانت بلندي و نزديك به 7 متر طول و 40 سانت پهنا دارد هر دو پلكان به طرز با شكوهي از تخته سنگهاي بسيار بزرگي ساخته شده اند ،و با محجرهاي سنگي كه تزئينات داخل انها نشانه اي از اتش دان مي باشند تزئين شده اند اين پلكان بزرگ بازديد كننده را به كاخ موسوم به دروازه همه ملل هدايت مي كند،كه ساخته خشايارشا بوده است . اين كاخ مشتمل است بر يك تالار مربع شكل ( با612 متر مربع وسعت )و سه درگاه مجلل كه ارتفاع سر درهاي ان به ده متر ميرسد .جرزهاي درگاه هاي شرقي و غربي مزين اند به نقش گاوهاي بالدار كه سر انسان دارند و به تاج اراسته اند .اينها را درباورهاي ايراني گوپت شاه مي خواندند يعني فرمانرواي چهار پايان سودمند . بربالاي هر يك از چهار جرز اين دو درگاه ، روبه سمت داخل، كتيبه اي از خشيارشا به سه زبان فراسي باستاني ،عيلامي و بابلي كنده اندكه همه متني يكسان دارند.ترجمه قسمتي از اين كتيبه چنين است :

اين زمين را افريد ،كه ان اسمان را افريد ،كه مردم را افريد ،كه خوشبختي مردمان را افريد ،كه خشيارشا :اين بارگاه همه ملل رامن به توفيق اهورمزدا ساختم . بسا ساختمان هاي خوب ديگر دراين پارسه (تخت جمشيد ) كرده امد ،كه من براوردم ،و پدرم بر پا كرد.هر ان بناي كه زيبا مي نمايد ،همه را به تاييد اهورمزدا ما ساختيم ،گويد خشيارشا :اهورمزداو كشورم را بپا ياد احتمال مي رود كه نمايندگان اقوام تابع دولت هخامنشي پس ازورود به تالار دروازه همه ملل از درگاه جنوبي گذشته و دسته دسته به حياط اپادانا مي رفتند تا با هدايائي كه اورده بودند درجشنهاي بزرگ نوروزي شركت كنند .

كاخ اپادانا


سطح حياط كاخ اپادانا قسمتي از كوه مهر (كوه رحمت )مي باشد كه مسطح شده است . اين حياط از طريق دو دستگاه پلكان دو طرفه درسمت شمال و شرق به ايوان ها و تالار مركزي كاخ اپادانا راه مي يابد .

كاخ اپادانا بزرگترين و باشكوه ترين بناي تخت جمشيد است ومشتمل بريك تالار مركزي مربع شكل سي و دو ستوني و سه ايوان هر يك با 12 ستون ،در جوانب شمال و شرق و غرب ان ،همه اينها از سطح حياط سه متر بالاترند ،جبهه پلكانه اي شرقي و شمالي مزين به نقوش بزرگان عالي رتبه  نظامي (مادي و پارسي ) درحاي كه گل ها ي مختلف نيلوفر ابي را دردست دراند به طور يك درميان بالباس هاي رسمي حجازي شده اند . درجلو فرماندهان نظامي ،نگهبانان پياده مشهور به گارد جاويدان نيزه دردست به حال احترام ايستاده اند . دررديف فوقاني اين قسمت ماموران و ميراخوران سلطنتي نقش شده اند كه هدايايي از قبيل ارابه ، اسب و يك كرسي (كه دراصل زرين بوده ) بهمراه دارندو بطرف كاخ پيش مي روند ،حجازي شده اند كه پيشكشهاي نوروزي باخود دارند و برخلاف نقوش اشوري و مصري نه بحالت خاك سپاري وزمين  بوسي ،بلكه به ارامي و ازادي به پيشگاه مي ايند .اين خود يكي از بهترين نمايش هاي رفتار ازادمنشانه ايرانيان نسبت به زيردستان بوده است.هويت اين نمايندگان از روي لباس و هديه انها  معين مي شود .ترتيب انها را معمولا بطريق زيرمشخص مي كنند :كاخ اپادانا را داريوش بزرگ پي ريخت و هم او درچهار گوشه ديوارهاي تالار جعبه هايي از سنگ گذارده بود و برهر يك ،دو لوحه زرين وسيمين راكه بر روي هر كدام به سه زبان و بخط ميخي وسعت دولت هخامنشي و معرفي داريوش شاه حك شده ،گذاشته بود .

وسعت تالار مركزي اپادانا بيش از 60 در60 متر (يعني 3600 متر مربع ) مي باشد و سقف ان بر روي ستونهاي بلندي كه بيست متر ارتفاع داشته، استوار بوده  است .زير ستونها مكعب دو طبقه اي استو تنه ستونها شياردارومزين به گل و نخلك هاي فراوان و سر ستون هابصورت گاوهاي دو سر بوده است

ايوانها زيرستون زنگوله اي (باگل و بوته ) داشته اند و سرستونهاي دوسر (فقط ايوان شرقي سرستون شير دو سر داشته ) اما تنه انها مثل تنه ستونهاي تالار بوده است .

             

              پلکان آپادانا : گل نیلوفر آبی                       پلکان بزرگ

اين بناي باشكوه راخشايارشا به اتمام رسانيد و هم اوست كه كتيبه هاي متعددي برجبهه پلكانهايش از خودبجاي گذارده است .درميان دو جبهه پلكان شرقي و شمالي اپادانا دراصل نقوش بار عام شاهي حجازي شده كه بعدها انها را به خزانه تخت جمشيد بردند و فعلا يكي از انها درموزه ملي ايران درتهران نگهداري مي شود.اين نقوش نمايانگر اوج جشن نوروزي است و شاه بزرگ را برتخت شاهي نشان مي دهد كه پشت سرش وليعهد او ايستاده و چند مامور عالي رتبه دردو سوي انها ايستاده اند و يكي از انها اندكي خم شده و گزارش جشن را تقديم مي كند .بعدها اردشير يكم اين نقوش را درخزانه گذارد و بجايشان نقش چهار جفت سرباز مادی و پارسي نشاند .

بزرگان ايرانشهر و ميراخوران

 

درجبهه شمالي از پلكان شرقي اپادانا كه بر اساس متن كتيبه ان درزمان خشيارشا ساخته شده است ،سه رديف نقش ديده مي شود كه درابتداي هر سه رديف گروهي از نيزه داران هستند كه همگي شبيه به يكديگرند .پس از نيزه داران و به ترتيب از بالا به پائين :رديف اول : ميراخوان و خدمه مخصوص هستند كه وسايل و اسباب شاه را حمل مي كنند كه به ترتيب 3 نفر فرش ،يك نفر چهار پايه سلطنتي و 3 نفر مهتر كه هر كدام اسبي كاملا اراسته شده را همراه مي اورندو درانتهاي اين صف ،دو گردونه سلطنتي كه هر دوبا رديفهاي شيرو گل تزئين شده و بسيار مجلل پرداخته شده اند در حال حركت ،حجاري شده اند .ظاهراً گردونه اول مخصوص شاه و گردونه دوم مربوط به وليعهد مي باشد .

دورديف از بزرگان ايرانشهر درپائين و پشت سر نگهبانان ،نقش شده اند كه يك در ميان لباس پارسي (كلاه بلند ترك دارو لباس بلند) و لباس مادي (كلاه نمدي گرد با لباس كوتاه و شلوار ) پوشيده اند و دست دردست و يا دست برشانه هم ، گفتگو كنان بطرف كاخ اپادانا درحركتند .بايد اينطور تصور كرد كه درحقيقت هر چهر يا پنج نفر از اين گروه گفتگو كنان و پشت سرهم حركت مي كرده اند .

نشانه هاي مقام و اهميت افراد دردوران هخامنشي عبارت بودنداز طوق گردن ،گوشواره ،دستبند و ريش بلند كه تمام افراد نقش شده دراين دورديف اين نشانه ها راباخود  دارند . هر كدام از اين افراد گل يا غنچه اي  از نيلوفر ابي بدست گرفته اند وبعضي ديگر اشيائي بدست دارند كه احتمالاسيب يا تخم رنگي است كه همگي ا زعلائم نوروز شمرده مي شوند .

هدیه آوران

23گروه نمایندگان ملل تابعه امپراتوری هخامنشی هستند که هدایایی را همرا ه دارند.هر گروه توسط حاجب یا پرده داری که از بزرگان پارسی یا مادی بوده است راهنمای می شود و سرپرست گروه (نماینده یا استاندار)دست در دست حاجب حرکت می کنند .

ردیف بالا از راست به چپ عبارتند از :

1-مادی ها که نه نفرند و سبو ،ظروف،بازوبند و لباس می آورند.

2-خوزی ها که چهار نفرند و کمان ،خنجر ،ماده شیر و دو توله شیر می آورند.

3-هراتی ها که چها رنفرند و ظروف ،شتر دو کوهان و پوست حیوان می آورند .

4-رخج یهای افغانستانی که چهار نفرند و جام زرین ،شتر دو کوهان پوست می آورند.

5-مصری ها که شش نفرند و گاو و جامه می آورند .

6-بلخی ها که چهار نفرند و ظروف و شتر دو کوهان می آورند .

7-اسه گرتیان که پنج نفرند و جبه ،شلوار و اسب می آورند.

ردیف وسط از سمت راست به چپ عبارتند از :

8- ارمنی ها که سه نفرند و اسب و سبوی دسته دار می آورند.

9-بابلی ها که شش نفرند و پیاله ،قبا و گاو کوهان دار می آورند.

 

v vv

     حاجب فارسی             نبرد شاه با اهریمن                       کاخ تچرا

  

قوچ زیبای پروار            پلکان کاخ مرکزی ،شاهکار حجاری در جهان قدیم

 

10-آشوری ها که هشت نفرند و کاسه ،لباس و دو عدد قوچ می آورند.

11-سکائیان تیز خود که اسب ،بازوبند،جامه و شلوار جورابدار می آورند.

12-گنداری ها(قندهاریان افغانستان)که شش نفرند و گاو کوهان دار،سپر و نیزه می آورند.

13سکاهای هوم پرست که پنج نفرند و خنجر،بازوبند،تبر جنگی و اسب می آورند.

ردیف پائین از سمت راست به چپ:

14-لودی ها که شش نفرند و ظروف ،بازوبند زرین و ارابه دو اسبه می آورند.

15-کاپادوکی ها (آسیای صغیر )که پنج نفرند و اسب ،جبه و شلوار جورابدار می آورند.

16-ایونی ها (یونانیان آسیائی ) که هشت نفرند و ظروف،قواره پارچه و پشم تابیده می آورند.

17-پارثوی ها (خراسانیان کهن ) که چها رنفرند و ظروف و شتر دو کوهان می آورند.

18-هندی هاکه پنج نفرند و کیسه ها ی ادویه ،قاطر و تبر جنگی می آورند.

شیب پلکان از بالا به پائین :

19-سکاهای اروپایی که چهار نفرند وسپر،نیزه و اسب می آورند.

20-عربهای ناحیه اردن و فلسطین که سه نفرند و عبای تا شده و شتر می آورند.

21-زرنگیان (سیستانیان )که چها رنفرند و سپر ونیزه و گاونر می آورند.

22-لیبی ها که سه نفرند وغزال و ارابه دو اسبه می آورند .

23-حبشی ها که سه نفرند و یک ظرف در پوش ،عاج فیل و زرافه می آورند .

 

کاخ تچرا

در جنوب غربی آپادانا کاخ اختصاصی داریوش بزرگ بر روی سکوئی بلند بنا شده ،که به گواهی نوشته هایش توسط خشیار شا به اتمام رسیده است .کاخ مشتمل است بر یک تالار مرکزی با ستونهائی که از چوب بوده و رویشان کچ کاری رنگارنگ داشته ،با ایوانی در جنوب و اتاقها ی جانبی د راطراف ریگر پلکان اصلی دو طرفه در سمت جنوب که منقوش به تصاویر سربازان و مستخدمان می باشد .جرزهای در گاه ها را تصاویر داریوش و خشیار شا و یا مستخدمان و نگهبانان زینت می دهد.

تزئینات منقوش داریو ش(مثل گوشواره وطوق و تاج) را با طلا و جواهرات درست کرده و در ست کرده و در سنگ نشانده بودند.

 

 

کاخ هدیش


در جنوب صفه تخت جمشید کاخ اختصاصی خشیار شا است که "هدیش " نامیده می شود و دو برابر کاخ تچرا وسعت دارد.بر دریچه های این کاخ نقوش حیوانات و مستخدمان را کشیده اند که تازگی خاصی دارد.بقیه جرزها و درگاه ها با نقوش سربازان و بزرگان و شاه هخامنشی تزئین شده است .

 

 

 

کاخ سه دروازه یا تالار شورا (کاخ مرکزی )

 

کاخ آپادانا ا زجنوب شرق به کاخ کوچکی راه می یابد که تالار اصلی اش سه درگاه دارد و بهمین دلیل کاخ "سه دری "یا "سه دروازه " خواند ه می شود و چون درست در مرکز تخت جمشید قرار دارد آن را "کاخ مرکزی "هم می خوانند ،واریک اف اشمیت آن را "تالار شوری "نام داده است .ایوان شمالی این کاخ دارای پلکانی دوطرفه است که نقوش مجلل آن از شاهکارهای حجاری در هنر جهان قدیم است .در یک طرف(سمت راست ) افسران و اشراف پارسی و در طرف دیگرافسران مادی ،در حالی که گل ها ی نیلوفر آبی را درست دارند و مشغول بحث ومذاکره می باشند ،در حال گام برداشتن به طرف کاخ دیده می شوند.

 

حرمسرا


حرمسرا که در مقایسه با سایر قسمتها پائین ترین قسمت صفه تخت جمشید می باشد ،توسط خشیار شا ساخته شد ه بود .یک قسمت از این کاخ و قسمت تالار مرکزی آن در سال 1931.م به وسیله مستشرق مشهور "ارنست هر تسفلد" خاکبرداری و از نو تجدید بنا گردید،و اکنون جایگاه موزه و اداره مرکزی تاسیسات تخت جمشید است.اشیاء داخل موزه مشتمل بر ساخته ها ی سه دوره مختلف گذشته ایران (قبل از تاریخ ،هخامنشی و اسلامی ) می باشد.

 

خزانه


 

خزانه تخت جمشید ا زچندین تالار ،اطاق و حیاط ساخته شده که بادیوار عظیمی از سایر قسمت های تخت جمشید جدا می گردد .وقتی اسکندر در 330 ق.م شهر پارسه را به تاراج داد و قبل عام کرد ،ارگ آن یعنی کاخهای تخت جمشید را هم اول غارت کرد و بعد به آتش کشید .می گویند که وی

از خزانه دویست ساله تخت جمشید انبوهی زر و سیم به دست آورد که به یکصد و بیست هزار تالان نقره بالغ می شد ه (هر تالان نقره برابر بود با 33660 گرم ، پس تاراج اسکندر حدود چهار هزار و چهارصد کیلو گرم نقره سر می زده است ) برای این که این مال و منال را به جایی دیگرو ایمن تر حمل کنند ،سه هزار شتر و تعداد زیادی قاطر از شوش و بابل آوردند و گنجینه داریو ش و جانشینانش را از جای کندند و بردند.

در شرق خزانه ،حجاری بسیار زیبائی است که شاهنشاه خشایارشا را در حال بار عام نشان می دهد و همانطور که پیشتر توضیح دادیم اصلا در میان پلکان آپادانا جای داشته است .

 

کاخ صد ستون

                 

بزرگترین تالار تخت جمشید ،تالار "کاخ صد ستون "می باشد که د رشرق حیاط آپادانا جای دارد .وسعت این تالار به 4800 متر مربع می رسد .سقف آن با صد ستون که هر کدام به ارتفاع 14 متربودند نگهداری می شده است .این کاخ محل مشورت بین پادشاهان و فرماندهان بوده است،و در گاه های بسیار مجلل آن منقوش به تصاویر با شکوه بار عام شاهی ،برداشتن تخت شاهی توسط نمایندگان اقوام تابع ،ردیف نگهبانان و فرماندهان ایرانی و یا پیروزی شاهان بر جانوران افسانه ای که مظهر بدی اند ،می باشد .

 

آرامگاه ها


آرامگاه های دو شاه متاخر هخامنشی اردشیر دوم و اردشیر سوم در سینه "کوه مهر"(کوه رحمت ) کنده شده اند .نمای آرامگاه ها شکل صلیبی دارد که چها رشاخه اش یکسان باشد .در شاخه بالائی پادشاه را می بینیم که زیر سایه فر کیانی (انسان بالدار که به غلط نماد اهورا مزدا و یا نقش فروهر می خوانند )کمان بدست بر روی سکوئی ایستاده او آتش مقدس و ماه و خورشید را ستایش می کند.

سکوی او بر تخت بسیار بزرگی استوا راست که توسط 30 نماینده اقوام تابع هخامنشی بر داشته می شود ودر دو سوی او افسران بلند پایه ایرانی بحال سوگواری ایستاده اند .شاخه پائینی صلیب ،کاخی را نشان میدهد که دری به درون آرامگاه دارد. درون آرامگاه اطاقک هائی در سنگ کنده اند که جایگاه دفن پادشاه و شاید خانواده او بوده است .این آرامگاه ها مانند دیگرمقبره های شاهانه هخامنشی در نقش رستم و پاسارگاد پر ا زگنجینه های پر بها بوده است که همه در تاراج اسکندری بغارت رفته است .

 

باروی تخت جمشید


در شمال شرق تخت جمشید آثار باروی خشتی و ستبر تخت جمشید را در کنار باقیماند ه دروازه ای کامل نشده می یابیم .

 

 

 

 

دروازه ناتمام


دروازه ناتمام ما را به چگونه ساختن کاخ های تخت جمشید راهنمائی می کند .هنگام عبور از دروازه ناتمام دو عقاب دو سر را می بینیم که برای سر ستون می آورده اند اما آنها را رها کرده اند و اکنون در همان جای یافت شده ،نگاهداری می شوند .بعضی ا زقسمتهای مجموعه ساختمانی تخت جمشید از سنگ های بزرگی که از کوه رحمت جدا کرده بودند ،ساخته شده اند .این سنگ ها را با مهارت زیا داز رگه ها ی معدن در کوهستان می کندند و اندکی شکل می دادند و سپس به کارگاه می آوردند و در جائی که می خواستند ،داربست می زدند و سنگها را با د رزگیری ماهرانه و بست های فلزی اما بدون ملاط بر هم می گذاشتند .برخی از سنگها را هم از معدنی که در 40 کیلومتری جنوب تخت جمشید و در کوه ها ی مجد آباد واقع شده است ،می آوردند .درهای ورودی کاخ ها از چشمه ای که در چند کیلومتری شمال شرق تخت جمشید بوده،با جویباری به محل آورده می شده و بخشی از آن بدرون چاهی در دامنه کوه مهر (کوه رحمت ) می ریخته تا به هنگام ضرورت ،بی آبی نکشند.

 

کتیبه ها :


بیشتر کاخهای تخت جمشید دارای کتیبه های بخط میخی و به سه زبان بوده اند .برای نمونه بخشهائی از آنها را نقل می کنیم .کتیبه داریوش بر دیوار جنوبی صفه :بند2-داریوش شاه گوید :این کشور پارس که اهورامزدا یم به من سپرد .که زیبا با اسبان خوب و مردان خوب است ،به خواست من – داریوش شاه ا زدیگری نمی ترسد .بند 3- داریوش شاه گوید :اهورامزدا مرا یاری کناد با خدایان خاندان شاهی پشتیبانی دهند !و این سرزمین رااهورامزدا از سپاه (دشمن )، از سال بد و از (دیو) دروغ بپایاد.

بدین سرزمین سپاه (دشمن )، بدسالی و (دیو) دروغ میاد! این را من از اهورامزدا با ایزدان خاندان شاهی به نماز خواستارم ،باشد که اهورامزدا و ایزدان خاندان شاهی این خواهشم را بر آورند.از کتیبه داریوش بزرگ بر الواح زر و سیم آپادانا :داریوش شاه بزرگ ،شاه شاهان. شاه کشورها،پسر

ویشتاسپ هخامنشی .داریوش شاه گوید:این (است ) شهریاری که من دارمی از (سکاها) که آنها آن طرف سغد هستند از آنجا تا (حبشه ):از هند از آنجا تا به سارد که آن را اهورامزدا که بزرگترین خدایان است به من ارزانی فرمود.اهورامزدا مرا و خانواده شاهی مرا بپایاد .ا زکتیبه خشیارشا در تخت جمشید یافت شده در حرمسرا:بند7- تو که در آینده (خواهی بود)! اگرچنین

می اندیشی :"باشد که در زندگی شاد بشوم و در آخرت آمرزیده !"، آن دستوری را که اهورامزدا فرموده است احترام گذار،اهورامزدا و قانون راستی را با فروتنی پرسش کن.مردی که آن دستوری را که اهورامزدا فرموده احترام گذارد،اهورامزدا وقانون راستی را با فرونتی بپرستد، هم در زندگی شاه می شود و در آخرت آمرزیده .

 

نقشه تخت جمشید

 

نوشته ع شاپور شهبازی،عکسها از :سید عبدالله خاموشی

با تشکر از سازمان میراث فرهنگی مرودشت


و  با تشکر از http://maykhoone.blogfa.com/post-41.aspx



:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()