نوشته شده توسط : حسین سرلکی
>>>>>>>>>>>مردی ناخوش و خسته شده بود از اینکه باید هر روز به سر کار برود درحالیکه همسرش در خانه به سر میبرد >>>>>>>>و بعلاوه به او حسودیش شد، چرا که همسرش بسیاری تعاریف و آرزو و تبریک در روز زن دریافت کرده بود >>>>>>>> >>>>>>>دلش خواست که همسرش بفهمد که او چه کارهایی انجام میدهد >>>>>>>:پس آرزو کرد >>>>>> >>>>>>خدای عزیزم، من هر روز، روزی 8 ساعت سر کار میروم درحالیکه همسرم فقط در خانه میماند. میخواهم او بداند که من چه سختی را تحمل میکنم. پس تقاضا دارم که اجازه دهی بدن من و او با هم جابجا شود، تنها برای یک روز. آمین >> >>>>>>خداوند با حکمت بیکرانش آروزی مرد را برآورده کرد >>>>>>فردا صبح مرد به عنوان یک زن، از خواب بیدار شد >>>>>>از جایش برخاست >>>>>>برای همسرش صبحانه حاضر کرد، بچه ها را بیدار کرد >>>>>> >>>>>>لباس های مدرسه بچه ها را مرتب کرد، به آنها صبحانه داد >>>>>>ناهارشان را بسته بندی کرد، آنها را به مدرسه برد >>>>>>به خانه برگشت و لباسها را برای بردن به خشکشویی برداشت >>>>>>آنها را به خشکشویی داد و به بانک رفت تا حساب پس انداز باز کند >>>>>>به خواروبار فروشی رفت >>>>>>سپس خریدهایش را به خانه برد >>>>>>قبضها و صورتحسابها را پرداخت کرد و مانده حسابها را در دفتر خرج بررسی کرد >>>>>>جای خاک گربه را تمیز کرد و سگ را حمام کرد >>>>>>ساعت دقیقا 1 شد >>>>>>و با عجله تختها را مرتب کرد >>>>>>لباس ها را شست >>>>>>جاروبرقی کشید، گردگیری کرد و کف آشپزخانه را جارو و طی کشید >>>>>>به سرعت رفت به مدرسه تا بچه ها را بردارد و در راه خانه با هم بحث کردند >>>>>>شیر و کیک برایشان ریخت >>>>>>و بچه ها را سازماندهی کرد تا تکالیفشان را انجام دهند >>>>>>سپس میز اتو را برداشت و در حین تماشای تلویزیون لباس ها را اتو زد >>>>>>ساعت 4:30 بعدازظهر, >>>>>>سیب زمینیها را پوست کند و سبزی ها را برای درست کردن سالاد شست >>>>>>گوشت قل قلی درست کرد و لوبیاهای تازه را برای شام آماده کرد >>>>>>بعد از شام >>>>>>آشپزخانه را تمیز کرد و ماشین ظرفشویی را روشن کرد . >>>>>>لباسها را تا کرد، بچه ها را حمام کرد و آنها را خواباند >>>>>>ساعت 9 شب >>>>>>او بسیار خسته بود و با اینکه هنوز همه کارهای روزانه اش تمام نشده بود به تختخواب رفت تا عشق بازی کند >>>>>>صبح روز بعد >>>>>>:او بیدار شد و سریع کنار تختش زانو زد و گفت >>>>>>خدایا! من نمیدانستم که به چه چیزی داشتم می اندیشیدم. من خیلی اشتباه کردم که به خانه ماندن همسرم حسودی می کردم. خواهش میکنم، آه، آه، لطفا بیا قرارمان را برگردانیم. آمین >>>>>>:خداوند با حکمت بیکرانش پاسخ داد >>>>>>پسرم میدانم که اکنون درس خود را آموختی و من خوشحال خواهم شد که همه چیز را به روال گذشته اش بازگردانم. اما تو باید 9 ماه صبر کنی چرا که دیشب باردار شدی

:: برچسب‌ها: مرد , خسته , یک روز زنانه , باردار شدی , صبحانه , خشکشویی , ,
:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی

yz82



:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
سلام دوستان گلم ببخشید که مدتی نبودم شرمنده که نتوستم بیام و مطالب جدید بگذارم، مشکلی داشتم که نمیتونستم بیام تو وبلاگ که به شکر خدا حل شد به همین خاطر یه لینک واستون میفرستم که به جبران این همه تأخیر دانلود کنید و منو ببخشید دوستون دارم. www.hoseinsarlaki.xzn.ir/mp3.zip که این فایل محتوی چند آهنگ هست از رضا شیری, مهیار فاضلی دوست بسیار عزیزم, هلن, و مهسا ناوی. بازم دوستون دارم.

:: برچسب‌ها: مهیار فاضلی , هلن , مهسا ناوی , رضا شیری , حسین سرلکی , www , hoseinsarlaki , xzn , ir/mp3 , zip ,
:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
داستان موسيقي ايران، داستاني است پر از فراز و نشيب و در اين ميان آنچه ما را به مبدا پيدايش اين هنر نزديك مي‌كند كشف ني‌هاي استخواني مربوط به هزاره‌هاي قبل از ميلاد است كه در نوع خود ابتدايي‌ترين و اولين نمونه‌هاي سازهاي موسيقي محسوب شود، شادروان حسن مشحون معتقد است، از زماني كه بشر توانست انفعالات دروني خود را به وسيله‌ صدا نمايش دهد و وزن را از صداهاي منظم و مختلف طبيعت به دست آورد، موسيقي را به وجود آورد زيرا جهان پر از اصوات است و عالم خلقت بر توازن و انتظام استوار است. چون تشخيص موزون از غير موزون در طبيعت بشر است ، و هر چيز موزون مطابق طبع انسان است . آواز ، رقص ، شعر كه هر سه موزونند و مورد پسند بشر ؛ از همان دوران قديم به صورت آداب و رسوم جزو زندگي ملل دنيا درآمدند ؛ با پيشرفت تمدن و با اختراع آلات و ادوات موسيقي بشر از نواهايي كه در ذهنش حالت دلپذير ايجاد مي كرد تقليد نمود و با سرودهاي مذهبي به نيايش رب النوع ها پرداخت و موسيقي را ركن اصلي دين قرار داد و از رقص و آوازهاي ضربي و غير ضربي در جشن و سرور و مراسم مذهبي خود استفاده نمود. پس ريشه موسيقي به عهد كهن ارتباط دارد، موسيقي صوتي با سخن به وجود آمده است و در واقع همان روزي كه انسان توانست براي نخستين بار خوشي‌ها و رنج‌هاي خود را با صدا نمايش دهد، مبدا موسيقي است. سرگذشت هنر ايران از جمله موسيقي آن را مي توان به دو بخش تقسيم كرد : دوره نخست : از آمدن نژاد آريايي به سرزمين ايران تا پايان دوره ساساني دوره دوم : از طلوع اسلام تا عصر حاضر در مورد دوره نخست ، آنچه درباره انديشه ، عواطف و احساسات هنر آريائيان گفته مي شود به سبب فقدان آثار مدون و اسناد معتبر به ناگزير مبني بر حدس و گمان خواهد بود ، اكنون بيشتر اطلاعات ما از ايران قديم غير از روايات دانشمندان و مورخين شرقي و ادباي دوره اسلامي و اندكي از كتب ايران پيش از اسلام كه از اواخر عهد ساساني باقي مانده ، از منابع خارجي و تحقيق و تتبع شرق شناسان است. هيچ ملتي بدون اقتباس و استفاده و ياري جستن از ديگران نتوانسته به درجات عالي از تمدن دست يابد و هر ملتي بنابر نيازها و شرايط محيطي خويش و با انديشه و ذوق و توانائي هاي خود چيزهائي بوجود آورده كه در طول زمان در نتيجه برخورد و ارتباط و در آميختن با ملت هاي ديگر ، به ديگران منتقل شده است. ايرانيان از ملت هائي هستند كه در اين اقتباس و تصرف در آن توانائي و ذوق و پسند خود را در طول تاريخ به ثبوت رسانيده و آن چه را اخذ كرده اند به صورتي بهتر و خوشايندتر در آورده و بدان رنگ ملي داده اند. ابن خلدون نيز پيرامون اهميت دادن سلسله‌هاي تاريخي ايران به موسيقي مي‌نويسد: موسيقي نزد ايرانيان پيش از اسلام مطلوب و محبوب بود و رواج بسيار داشت. پادشاهان توجه و علاقه‌ي زيادي به اهل موسيقي مبذول مي‌نمودند و خنياگران و موسيقيدانان را در دربار سلاطين ايران منزلت و مقامي بس ارجمند بوده است. براي روشن شدن اين موضوع و با توجه به آميزش و ارتباط ملت هاي متمدني كه در قلمرو هخامنشيان مي زيستند و ديگر مللي كه به ايران ارتباط داشتند ؛ ابتدا در مورد تمدن هائي صحبت خواهيم كرد كه از لحاظ هنر موسيقي داراي غناي فرهنگي بوده اند. تمدن سومري : سومري ها داراي تمدن كهن بودند ؛ و اسباب و آلات موسيقي كه در حفاري هاي سرزمين كلده و شهر اور كشف شده تا حدودي سابقه و ريشه موسيقي آسيا به ويژه مردم آسياي غربي را روشن كرده است. در داخل آرامگاه يكي از پادشاهان سومري نقش برجسته اي است كه يك نوازنده چنگ و زني را در حال رقص نشان مي دهد ، نيز در كاوشهاي انجام شده در اور دو ستون كشف شده كه بر آن آهنگ موسيقي نقش شده است. از وسايل مرسوم در اين تمدن مي توان طبل و چنگ و ني را نام برد. تمدن كلده (بابل جديد) : اين تمدن نسبت به ملل همسايه سمت مربي داشته و ملل قديم از علوم و صنايع و هنر آنان برخوردار بوده اند ، از آثار بدست آمده در حفاري ها و تحقيقات دانشمندان معلوم گرديده كه اسباب و آلات موسيقي اين دوره عبارت بودند از ني ، فلوت ، شيپور ، عود ، طبل و قانون. در مورد ادوات موسيقي دوران‌هاي هخامنشي و پيش از اسلام نيز ، از سازهايي چون نقاره، شيپور، ني، بربط، تنبك، كوس، كرناي، سرنا، دمامه، خم، جلجل و گاودمن نام برده شده است. به عنوان نمونه در شاهنامه مي‌خوانيم : خروش آمد و ناله كرناي برفتند گردان لشكر ز جاي يا منوچهري مي‌گويد : ز فرياد خرمهره و گام دم الاله بر امد ز رويينه خم در يك تجزيه و تحليلي كلي ،اطلاعاتي كه شاهنامه از ابزارهاي موسيقي دوران‌هاي تاريخي و اسلامي به ما منتقل مي‌كند به مراتب بيشتر از ساير منابع تاريخي است چرا كه فردوسي با توجه به سرايش شاهنامه در وزن حماسي در پيروزي ايرانيان سازهاي شاد و مناسب و در جنگ‌ها موسيقي عزا و سوگ‌ها را به كار مي‌برد. كهن ترين آثار شعر و موسيقي نژاد آريا : ۱ – وداها يا كتابهاي مقدس هندي ها ۲ – اوستا : كتاب مذهبي زرتشتيان و از كهن ترين آثار ادبي و مذهبي ايرانيان است ، در زمان هخامنشيان دو نسخه رسمي از اوستا موجود بوده كه يكي را اسكندر ضمن آتش زدن كاخ هاي سلطنتي پارس سوزاند و نسخه ديگر به دست يوناني ها افتاد و آنان پس از استفاده از قسمت هاي علمي آن كه به نجوم و پزشكي و موسيقي و امثال اين ها مربوط مي شد ، آن را سوزاندند. كهن ترين قسمت اوستا گاتها است كه از خود زرتشت است ، و هنگام نيايش اهورامزدا آن را به آهنگ و آواز مي خواندند و اين قديمي ترين ميراث مدون ما ، در شعر و موسيقي است. همچنين در زمينه اجراي موسيقي و آواز مي توان به اين نكته اشاره نمود كه در ايران باستان هر يك از روزهاي ماه نامي خاص داشت كه به اسامي فرشتگان بود و روز شانزدهم ماه هفتم سال به نام (مهر) بود و دراين روز جشن بزرگي برپا مي داشتند ، كه پس از نوروز بزرگترين جشن ايرانيان بود ، اين جشن شش روز طول مي كشيد و به روز بيست و يك كه آن را ( رام روز) مي ناميدند ختم مي شد. آغاز مهرگان را مهرگان عام مي گفتند و روز انجام آنرا مهرگان خاص مي ناميدند. مراسم جشن مهرگان در دوره ساسانيان كه سخت پايبند مذهب و دستورات كتاب مقدس زرتشت (اوستا) بودند به بهترين وجه و با شكوه تمام انجام مي شد. در اين دوره سرايندگان موظف بودند كه براي هر روز آهنگي نو بسازند و با سرودن شاعران در آميزند و بنوازند و بخوانند و هر يك از اين نغمه ها به نام همان روز ناميده مي شد. « مهرگان بزرگ » و « مهرگان خردك » كه نام دو لحن از موسيقي قديمي و اصيل ايراني است از يادگارهاي آن دوره است.بعيد نسيت كه "مقام مهرگاني" بعد ها به "مهرباني" تغيير نام داده باشد و اكنون لحني به نام "مهرباني" در دستگاه ماهور و همان آهنگ با مختصر تغيير حالتي به نام هاي "چهارپاره" و "چهارباغ" در ابوعطاي شور متداول است. حكيم نظامي گنجوي در خسرو و شيرين ميان سي و يك لحن باربد ، لحن دوازدهم را "مهرگاني" نام برده است و گويد: چو نو كردي نواي "مهرگاني" ببردي هوش خلق از مهرباني ساسانيان و شعر و موسيقي در دوره آنان : دوره ساساني را مي توان دوران شكوفايي موسيقي در ايران باستان دانست. زيرا اغلب شهرياران ساساني، نه تنها دوستدار موسيقي بودند بلكه بسياري از آنها، خود با موسيقي كاملا آشنايي داشتند. در زمان شهرياري خسرو پرويز با زمينه اي كه از گذشته فراهم شده بود و استادان ماهري كه در زمينه موسيقي به وجود آمده بودند؛ عصر طلايي موسيقي ايران است. تمدن و فرهنگ اين دوره آخرين تجلي تمدن و صنعت و هنر كهن ايران و مكمل تمدن هخامنشي بود . بنابر مدارك موجود جشن هاي علمي و فرهنگي و هنري عهد ساسانيان به مراتب بيش از ادوار قبل بود ، از جمله جنبش علمي هنري كه از زمان انوشيروان به منتهاي درجه خود رسيد و هنر موسيقي كه از زمان اردشير بابكان مورد حمايت و توجه قرار گرفته بود و در زمان بهرام گور و خسروپرويز رو به پيشرفت و ترقي نهاد. براي اطلاع از چگونگي موسيقي در اين دوره بايد به ادبيات و ركن اساسي آن يعني شعر پرداخت كه در قديم شعر و موسيقي توام بوده است. ازجمله آثار برجسته ادبي ساسانيان ، سرود (كركوي) با مزمون زير بوده : شاها ، خدا يگانا – به آفرين شاهي افــروخـتـــه بادا روشنـــايي عالمگير باد هوش گرشاسب همي پــــر است ازجـــــوش نـــــوش كـــن ، مـــــي نوش هميشه نيكي كن نيكوكارباش كه ديـروز و ديشب گـــذشت شاها ، خدا يگانا – به آفرين شاهي از ديگر دلايلي كه مي تواند غناي فرهنگ و موسيقي دوره ساسانيان را به اثبات رساند گوشه هايي از دستگاه هاي موسيقي بوده كه اكنون نيز نواخته مي شود از جمله "خسرواني" ، "اورامن" و پهلوي. و همچنين ماني دانشمند ايراني را ازموسيقي دانان نوشته اند ؛ اعتبار و اهميت موسيقي در عهد ساساني از آئين مزدك نيز نمودار است. مزدك در اصول دين خود چنين آورده است كه : خداوند آسمان ها مانند پادشاهي بر تخت نشسته و چهار قوه يعني ( شعور – عقل – حافظه – شادي ) در پيش او ايستاده اند. قراردادن يكي از نيروهاي معنوي چهارگانه ، كه قوه شادي و نماينده موسيقي است در رديف سه قوه ديگر دليل بر اهميت موسيقي نزد ايرانيان آن دوره است. هنر موسيقي در روزگار ساساني تا آنجا رشد يافت كه علاوه بر آوازها كه داراي اسمي ويژه بودند ؛ ترانه هاي ضربي كه براي آنها شعر ساخته نشده بود نيز نامي داشتند، مانند پيش درآمد هاي امروزي. موسيقي دانان عصر ساسانيان : از موسيقي دان هاي معروف خسرو پرويزعلاوه بر باربد كه همه ما كمابيش داستان هايي درباره وي شنيده ايم مي توان به زني به نام نكيسا نيز اشاره كرد كه چنگ مي نواخته و به او لقب "چنگي خسرو پرويز " داده بودند. موسيقي دان هاي ديگر ساساني عبارتند از: سركش، بامشاد، رامتين، آزاد وار چنگي، كوسان نواگر، آفرين، خاركش، خسرواني و كاسه گر. باربد : يكي از اين موسيقي دان هاي معروف خسرو پرويز، باربُد(بَربُد) بوده كه بسياري از الحان و نواهاي موسيقي را كه هنوز بعضي ار آن ها با همان نام در رديف دستگاه هاي موسيقي كنوني ما باقي مانده است از ساخته ها و پرداخته هاي او مي دانند و برخي اختراع "مقامات" را به او نسبت مي دهند ؛ او براي هر روز از سي روز ماه، لحني ساخته بود كه آن را "سي لحن باربد" نام نهادند و براي سيصد و شصت روز از سال، سيصد و شصت لحن ساخته بود.هم چنين براي هفت روز هفته نيز، هفت آهنگ به نام "خسرواني" ساخت كه هر روز، يكي را اجرا مي كرده است. او بربت(عود) مي نواخته و زادگاهش را جهرم فارس ذكر كرده اند. داستان هايي كه به باربد نسبت داده اند اغلب جالب اند. از آن جمله اين كه: باربد بسيار تلاش مي كرد كه به ديدار خسرو پرويز برسد ولي بر اثر حسادت فردي به نام سركش(سرکيس) كه رييس موسيقي دان هاي دربار بوده، نمي توانسته با خسرو پرويز ديدار كند تا اينكه با موافقت مَردويِه باغبان اختصاصي شهريار ساساني، موفق مي شود در بالاي درختي،مشرف بر تخت گاه شهريار پنهان شود و با هنر نمايي خود، مورد توجه شهريار ساسانی قرار گيرد. يا داستان ديگري در رابطه با مرگ شبديز، اسب محبوب خسرو پرويز، كه هيچ كسي جرات نمي كرده است مرگ شبديز را به خسرو پرويز اطلاع دهد ولي باربد با خواندن شعري آهنگين و نواختن آهنگي غم انگيز به آن اشاره مي كند. يا داستان ديگری در رابطه با زنداني شدن خسرو پرويز به وسيله پسرش شيرويه است كه وقتي باربد از اين كار مطلع شد و حال زار خسرو را در زندان ديد، چهار انگشت دست چپ خود را بريد تا نتواند پرده هاي ساز را بگيرد و ساز خود را نيز سوزاند. سي لحن باربُد : آرايش خورشيد، آيين جمشيد، اورنگي، باغ شيرين، تخت تاقديس، حقه كاووسي، راح و روح، رامش جان، سبز در سبز، سروستان، سرو سهي، شادان مرواريد، شبديز، شب فرخ، قفل رومي، گنج ساخته(گنج سوخته)، گنج بادآورد، كين ايرج، كين سياوش، ماه بركوهان، مشك دانه، مرواي نيك، مشك مالي، مهرگاني، ناقوسي، نوبهاري، نوشين، باده، نيم روز، نخجيره گان، گنج كاروان. داستان آشنايي خسروپرويز با باربد : خسرو نوای شيرين بيت الغزل را شنيد. جام را به كنار نهاد و گفت: سبز در سبز؟ باز ندا آمد. بيتی ديگر سروده شد. نوا از بالای درختی می آمد. خسرو نزديكتر شد. گفت كيستی؟ جواب آمد: باربد! و دوباره نواخت. صدای ترانه هايش چقدر دلنشين بود! خسرو بار ديگر جام گرفت. به بالای درخت نگاه كرد. هيچ نديد. نوازنده می خواند و بربط می نواخت. ترانه به پايان رسيد. خسرو بانگ برآورد: بيرون آی! باربد از درخت به زير آمد. جامه پرنيان سبز رنگی پوشيده بود. همچون بلبل ِ مست می خراميد. نزديك آمد. در مقابل شاه به خاك افتاد. خسرو پرسيد: نامت چه بود؟ گفت: باربد. خسرو باز گفت: بار ديگر سبز در سبز را بنواز… باربد عود به دست گرفت و نواخت. *** خسرو غمگين بود. در مداين بود ولی دلش هر لحظه می خواست به جانب ارمنستان پرواز كند. آنجا كه دلبرش خانه داشت. خيال شيرين يك دم خسرو را راحت نمی گذاشت. باربد را فراخواند. باربد به حضور رسيد. سی ترانه از ميان آوازهايش گزين كرد. سرود و نواخت. چو باد از گنج باداورد راندی ز هر بادی لبش كنجی فشاندی … چو تخت طاقديسی ساز كردی بهشت از طاقها در باز كردی … و گر سرو سهی را ساز دادی سهی سروش به خون خط باز دادی … چو كردی باغ شيرين را شكربار درخت تلخ را شيرين شدی بار خسرو نام شيرين شنيد. غمش تازه شد. باربد نواخت. خسرو جرعه ای نوشيد و با ياد شيرين به خواب رفت. *** ای باربد! برای امروز چه نوايی داری؟ باربد برای هر روز سال نغمه ای داشت. يكی از دستان هايش را اجرا كرد. روز ها كه می گذرد باربد نغمه ای تازه ساز می كند. هر روز از پس روز ديگر با ترانه های باربد طی می شود. خورشيد گويی تا نغمه ای از باربد نشنود غروب نمی كند. خسرو گويا تا نوايی از دست بربط نواز به گوش جان نگيرد به خواب نخواهد رفت. در اين شب باربد نوايی می سازد و خسرو و شيرين را به هم می رساند… شيرين به پشت پرده خزيد. خسرو به تخت شاهی نشست. باربد از زبان خسرو تصنيفی خواند. از غم فراق يار ناليد. دل شيرين از پس پرده لرزيد. نوبت به نكيسا رسيد. او سرودی از زبان شيرين خواند. چنگ نواخت. شيرين وصف حال خود را می شنيد. نوبت به باربد رسيد. از زبان خسرو سرود خواند و نكيسا در جوابش از قول شيرين ترانه سرود. مجلس اوج گرفت. باربد با نوايی دل انگيز پرده را پس راند. روی بربطش مضراب ريز زد. شيرين بيرون آمد. خسرو به چهره شيرين نگاه كرد. هيچ نگفت. نوای بربط باربد و چنگ نكيسا گويای احوال بود. خسرو قدمی به جلو برداشت. نوای بربط و چنگ يك دم قطع نمی شد. شيرين گامی به جلو آمد. به هم رسيدند. خسرو شيرين را در آغوش گرفت. باربد از نواختن باز ایستاد. عود را به دست گرفت و از مجلس بيرون رفت. به زير درخت سدر رسيد. دلش شادمان بود. بربط را بر كناره درخت سدر ايستاند. به زمين نشست. دراز كشيد. چشمش را بست. خوابيد… صبح شد. سپيده دميد. باربد بيدار شد. بوی رياحين به مشام می رسيد. باربد بو كشيد. چرخيد. به خودش نگاهی كرد. لباس گرانقدر خسرو رويش بود. *** خسرو ناله دردناكی كرد. به ياد آورد كه چگونه با اسب تيزگامش شبديز، چهار ركن ِ هفت اقليم را در نورديده بود. اسبی كه می تاخت و زمين را چاك چاك می كرد اكنون در بستر بيماری بود. خسرو افسوس خورد. از غم شبديز دلش به درد آمد. به سمت در نگاه كرد. باربد داخل شد. بربط به دست داشت. خسرو لبخند كمرنگی زد. باربد بی مقدمه نواخت. تصنيف غمگينی خواند. در تصنيفش وصف شبديز می كرد. از بلند پروازيهايش می گفت. می گريست و می نواخت و می خواند. خسرو دانست كه شبديز ديگر زنده نيست. ترانه غمناك باربد كمی از اندوه خسرو كاست. روزهای بدی بود برای باربد و خسرو و شيرين و… همه چيز چون جنبيدن پلك چشم زير و رو شد. خسرو پرويز در دخمه ای محبوس شد. اين نيرنگ پسرش شيرويه بود كه به حيله، تاج و تخت را از پدر ستاند. خسرو اسير شد. شيرين در غمی جانگاه سوخت و فنا شد. باربد گريخت. خسرو به گذشته انديشيد. ياد شبديز و شيرين و شاپور و فرهاد و باربد و نكيسا و شكر و گلگون و مريم و مهين بانو و دیگران در ذهنش متجلی شد. اين همه چگونه به طرفه العين از ميان رفت؟ نه… يكی هنوز پا برجا بود: باربد! باربد خودش را به پشت ديوار زندان رساند. رنگش پريده بود. نشست. به ديوار تكيه داد. او نبايد به سادگی فنا می شد. مضراب گرفت و برای پادشاهی كه تاج و تختش را از دست داده بود نغمه غمگين ديگری سرود. خسرو از داخل زندان تصنیف غم انگیزی شنید. صدای آشنای بربط بود. دلش لرزيد. شادمان شد. يادگارهايش هنوز به كام فنا كشيده نشده بود. باربد همچنان نواخت. اين غزل خداحافظی بود. ديدار نخستين را به ياد آورد. برای خسرو نواخت . غمگينانه گفت: بدرود… خسرو تاب نياورد. به خود پيچيد و بغضش را فرو داد. باربد، بربط را به كناری نهاد. خنجر بركشيد و به ناگاه چهار انگشت دستش را بريد. سپس با دست ديگرش بربط را برداشت و رهسپار خانه شد. آتشی برافروخت. سازهايش را به كام آتش داد. باربد سوخت. جسمش تمام شد. ياد بربط نوازی اش اما هميشه جاويدان ماند.

:: برچسب‌ها: داستان , موسیقی , ایران , باربد , بربت , اشکانیان , ساسانیان , اوستا , سرودهای مذهبی زرتشتیان , ,
:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
*پيشنهادي جالب از يک هم ميهن درباره امارات*

*يکي از هم ميهنان در پيشنهادي جالب با توجه به مسائل اخير پيش آمده و
گستاخيهاي امارات نوشت:*

*چرا اسم خيابان ظفر را به "خليج فارس" عوض نميکنند تا امارات مجبور بشه براي
آدرس سفارتش از اين اسم استفاده کنه ؟ *

*در ضمن يه بخشنامه هم به پست بدهند که هر نامه اي به اين آدرس بود اگر اسم
خليج فارس را ننوشته بود با ذکر علت به فرستنده ارجاع بدهند....!!*

اگر شما هم از این پیشنهاد خوشتون اومد لطفا این مطلب رو برای دوستان خود ایمیل کنید یا لینک مربوط به این مطلب در این وبلاگ رو برای دوستان و آشنایان خود بفرستید.



:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی




0b4SwJSu8.gif

فرهنگ سازي كار تيمي

در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی.
بچه ها هم همدیگر رو  هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.

در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین.
لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که
 كل تيم  10 نفره  روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه.
بعد 10 نفر روی 8 صندلي،
بعد 10 نفر روی 7 صندلي و  همینطور تا آخر.

با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن

humpday1.gif
سرعت اینترنت تو ایرانو حال کن اولیم  ها فقط باید جدول را سروته بگیری

image001.png.




:: بازدید از این مطلب : 161
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام
است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز
بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را
در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را
بنوشیم حرام می شود؟
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می
آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی
ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!

مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری
نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما
من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!

 

با تشکر از ماهنامه علم و فرهنگ ویژه نابینایان 

 

 

www.elmofarhangvraille.com



:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
در گذشته های دور پادشاهی بیگانه بر سرزمین مادری مسلط شد. او بد خواه و
در عین حال زیرک بود. و وزیری داشت از خودش بسی بد خواه تر و زیرک تر. به
او امر کرد که راهی بیاب تا بر روح و جان این مردمان مسلط شوم بدون آنکه
بفهمند و اعتراضی بکنند. وزیر تفکری کرد و طوماری بنبشت و به جارچیان داد
تا در سراسر شهرها و دیهات ها بخوانند. قوانین جدید اعتقاد به دین قدیم و
سواد آموزی را غیر قانونی اعلام کرد. و مالیاتها را به سه برابر افزایش
داد. شب زفاف عروس از آن شاه بود و ارزش جان مردمان به اندازه چهارپایان
کشور همسایه که موطن اصلی شاه بود اعلام شد. هر گونه اعتراض و مخالفت با
این قوانین مجازات مرگ داشت و در نهایت طبق این قوانین گوزیدن و چسیدن هم
ممنوع اعلام شد. پادشاه گفت: ای وزیر این همه فشار آنان را به شورش وا
خواهد داشت و مگر قرار نبود انقلاب مخملی کنیم؟ وزیر گفت: نگران نباشید
اعلیحضرت. به بند گوزیدن دقت نفرمودید. همان سوپاپ اطمینانیست که انرژی
اعتراضشان را خالی کنند. و چنین شد که وزیر گفت. مردم لب به اعتراض گشودند
که این ظلمی آشکار است. این طبیعی است که پادشاه بخواهد مردم را به دین
خودش در آورد و یا سواد خواندن آنان را بگیرد. همچنین افزایش مالیات همیشه
مطلوب شاهان بوده و مالکیت در شب زفاف هم رسمی قدیمیست. و بی ارزش بودن
جان ما در مقابل جان مردمان همسایه هم از وطن پرستی شاه است اما دیگر منع
چسیدن و گوزیدن خیلی زور است. و تازه مگر پادشاه می تواند در تمام مستراح
های این سرزمین نگهبان بگمارد. آنان که باسواد تر بودند داد سخن دادند که
تازه جانم خالی نمودن باد روده برای سلامت مفید است و هیچ قبحی در آن
نیست. و اینان متحجرانی بیش نیستند که سرشان را در تنبان خلایق فرو می
کنند. با کلی کیف به خاطر این تفسیر علمی و کلمه متحجر سر تکان می دادند و
خودشان را روشنفکر می نامیدند. وگفتند تازه مگر خود شاه نمی گوزد. جک های
بسیاری ساختند در مورد شاه که از فرط نگوزیدن ترکیده, یا برای کنترل بر
روده اش چوب پنبه به ماتحتش فرو کرده, یا مثل سگ بو کشان دماغش را به
سوراخ کون مردم می چسباند واینها را برای هم اس ام اس کردند و کلی
خندیدند.نگهبانان حکومت در سراسر سرزمین پخش شدند تا اجرای قوانین را
تضمین کنند. هر از چند گاهی بی خبر به مستراح ها یورش می بردند و افراد
گوزو را دستگیر می کردند و به منکرات می بردند. اما مردم همچنان به چسیدن
و گوزیدن در خفا ادامه می دادند و این صداهای بویناک روده شان را اعتراضی
عظیم به حکومت می دانستند. مردم به صحراها می رفتند و می گوزیدند. در کوچه
های شهر نگاهی به این ور و آنور می انداختند و پیفی می دادند. حتی مهمانی
های زیر زمینی می گرفتند لوبیا می خوردند و گروپ گوز راه می نداختند. بعد
از مدتی دیگر کسی آن ماجرای منع سواد و دین اجباری و کاپیتولاسیون و عروس
دزدی و مالیات را به خاطر نیاورد و همگان سعی کردند از این آخرین حق بدیهی
خوشان دفاع کنند. و در همین احوال پادشاه و وزیرش در قصر قهقهه سر می
دادند که چه زیرکانه مردمان را در بخارات اسیدی خودشان غرق کرده و همگان
را گوزو کرده اند.


:: بازدید از این مطلب : 300
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی

‌۱. با گذشته خود کنار بیائید تا حال شما را خراب نکند.
۲. آنچه دیگران در مورد شما فکر میکنند به شما ارتباطی‌ ندارد.
۳. گذشت زمان تقریبا داروی هر دردی است؛ به زمان کمی‌ فرصت دهید.
۴. کسی‌ دلیل و مسئول خوشبختی‌ شما نیست؛ خودتان مسئولید.
۵. زندگی‌ خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ ما هیچ خبر نداریم که زندگی‌ آنها
برای چه و چگونه است.
۶. زیاد فکر نکنید؛ اشکالی ندارد که جواب بعضی‌ چیز‌ها را ندانیم.
۷. لبخند بزنید؛ شما مسول حل تمام مشکلات دنیا نیستید.


:: بازدید از این مطلب : 239
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
سلام دوستان این مطلبی که بعد نوشته های من میبینید واقعا جای تأسف داره

واقعا متأسفم برای خودمون....

بنیاد جهانی ویکی پدیا، ده شخصیت بزرگ هزاره دوم را که بر جهان اثر
گذاشتند، معرفی کرد.
 یوهان سباستین پری باخ، مدیر این موسسه اعلام کرد، به هر کدام از
کشورهایی که دانشمندان آن جایزه «ویکی سال» را دریافت کنند، ده میلیون
دلار جایزه اهدا می‌کند.

براساس اعلام این موسسه جهانی، ده شخصیت برتر هزاره قبل چنین معرفی شدند:


آلبرت اینشتین، ریاضیدان آمریکایی

بیل گیتس، مخترع آمریکایی

مولوی، شاعر و ترانه‌سرای اهل ترکیه!!!!

زکریای رازی، دانشمند بزرگ عرب!!!!!

حکیم عمر خیام،  دانشمند بزرگ افغانی!!!!!

اسحاق نیوتن، دانشمند بزرگ انگلیسی

ابن سینا، دانشمند و پزشک عربستان سعودی!!!!!

فردوسی طوسی، شاعر بزرگ روسی!!!!!

فردریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی

دکتر کامران وفا، فیزیکدان بزرگ آمریکایی!!!!!



گریستن بر بی هویتی کوچکترین فرجامهاست


 گریـــــــــــه کنید ایرانیها


:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
       روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که بهش یه درس به یاد موندنی بده
       راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از
اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه .
       شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
       استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
       شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
       پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه .
رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه
بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست
اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
       استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ
داد : " کاملا معمولی بود . "
       پیر هندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با
آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که
هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی
تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب"


:: بازدید از این مطلب : 266
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
سرطان ها سومين علت مرگ را با 14 درصد عامليت آن در كشورما بعد از بيماري
هاي قلب و
عروق و سوانح تشكيل مي دهند . سرطان ها بطور كلي چهارمين دليل بار بيماري ها را در
ايران به خود اختصاص داده اند . اگر چه تا حدود 75 درصد قابل پيشگيري هستند.

تاريخچه ونكات علمي و تاريخي درباره بيماري سرطان

دو نفر از محققان آمريكايي بنام اولچ(olch) و موريس ليكيند(leikind) كه در
انيستيتوي ملي سرطان آمريكا وابسته به انيستيتو ملي بهداشت به مطالعه و تحقيق
درباره بيماري سرطان پرداختند. از روي مدارك تاريخي و تحقيقات صورت گرفته اطلاعات
جالبي در زمينه بيماري سرطان گرد آوردند كه در سال 1961 در كالج بين المللي
پاتولوژيست ها مطرح شد.





 به طور خلاصه نكاتي از آن در اينجا نقل مي شود.

تاريخچه سرطان به سه مرحله بزرگ تقسيم مي شود:

اولين و طولاني ترين مرحله آن بنام دوران مطالعه نظري و ظاهري بيماري است
اين مرحله
از شروع زندگي بشر تا اواسط قرن 18 طول كشيده است. تمام اطلاعات اين دروه ظاهري  و
بدون اساس علمي و آزمايش تجربي بوده است. مأخذ اين اطلاعات متكي به لوحه
هاي تاريخي
و مدارك قديمي است كه در نقاط مختلف عالم توسط محققان و باستان شناساني
كه در زمينه
مسائل قديمي كاوش مي كردند بدست آمده است.

اولين مدركي كه در دست مي باشد حاوي اطلاعاتي است كه از پاپيروس معروف ابرس متعلق
به 1500 سال قبل از ميلاد بدست آمده است. در اين پاپيروس كه سال 1873 توسط باستان
شناس آلماني ،ابرس، از حفريات مصر بدست آمده چنين نوشته شده است:" تومورهاي سطحي
بدن كه اكثرا غير قابل درمان مي باشند داراي انواعي هستند كه خميرهاي ارسنيكي در
بهبود آن مؤثر است."





به گزارش برترین ها 500 سال قبل از ميلاد، بقراط چندين نوع تومور سرطاني را مي
شناخته و اولين پزشكي است كه كلمه "كانسر" را براي تومورهاي خوش خيم و
كارسينوما را
براي تومورهاي بدخيم بكار برده است.

 در قرن دوم ميلادي جالينوس درباره علت سرطان بحث كرد ، و آن را به علت غلبه صفرا
دانسته است.

در قرن دهم ميلادي بو علي سينا پزشك عاليقدر ايراني در اين زمينه مطالعاتي داشته
است. در سال 1740 اولين بيمارستان مخصوص سرطاني ها در فرانسه افتتاح شد.

دومين دوره از وقتي شروع مي شود كه اين بيماري مورد مطالعه و تصويب قرار گرفته و
تقريبا از اواسط قرن هجدهم آغاز شده است. در اين زمان انواع گوناگون سرطان ها مورد
مطالعه قرار گرفت و مسأله تشخيص باليني و آسيب شناسي و درمان آن دنبال شد.

سومين مرحله يعني مرحله تجسسات آزمايشگاهي است كه منجر به پيشرفت هاي كنوني گرديده
است. اين دوره تا حل نهايي سرطان ادامه خواهد يافت. در اين دوره است كه عامل اصلي
بيماري سرطان و نحوه درمان و پيشگيري آن و بالاخره نجات بشر از اين بيماري مورد
مطالعه قرار مي گيرند.





مي توان گفت اطلاعاتيكه در قرن اخير در موضوع سرطان بدست آمده به مراتب از تمام
ادوار زندگي بشر زيادتر بوده است. اين دوره از سال 1890 شروع ميشود. از اين تاريخ
بود كه موضوع پيوند سرطان ها و ويروس موزائيك و اشعه ايكس و مواد
كانسريژن و راديوم
و طريق كشت بافت و قانون توارث نزد ژن ها و سرطان ويروسي حيوانات مورد توجه قرار
گرفتند.

از سال 1920 به بعد موضوع سرطان ها و هورمون ها و سرطان هاي تجربي بدقت مورد بحث
واقع شدند.


از سال 1940 به بعد مواد سرطان زا بيشتر مورد توجه قرار گرفتند و به كمك
فيزيك اتمي
و ميكروسكوپ الكتروني مطالعات دنبال مي شود.






علت شناسی سرطان






 به طور خلاصه می توان از علت های ایجاد سرطان به موارد زیر اشاره کرد: عوامل
گوناگوني در ايجاد سرطان مؤثر است كه عمده ترين آنها عبارتند از عوامل
فيزيكي( اشعه
ماوراء بنفش ، پرتوهاي يونيزه كننده ، انفجارات اتمي) عوامل شيميايي ( موادي مثل
آهن ، نيكل . كروم ، آرسنيك ، پنبه نسوز ، آروماتيك ، بعضي از رنگ ها
،حشره كش ها ،
نگه دارنده هاي مواد غذايي مانند نيتريت )، بعضي از داروها مثل   2DES...) رژيم
غذايي( مثل غذای پرچرب ، الكل ، سيگار ،غذاهاي كنسرو شده )عوامل ارثي( مثل سابقه
خانوادگي آمادگي ژنتيكي) عوامل ويروسي ، سن فرد ( در افراد مسن به علت ضعف سيستم
ايمني و تغييراتي كه در سلول ها حاصل مي شود) ، وضعيت فرهنگي و اقتصادي
(ازدواج در
سنين پايين در سرطان دهانه رحم و سرطان پستان درافرادي كه در سنين بالا ازدواج و
حاملگي داشته اند).




شیوع سرطان در ایران

به گزارش برترین ها سرطان ها سومين علت مرگ را با 14 درصد عامليت آن در كشورما بعد
از بيماري هاي قلب و عروق و سوانح تشكيل مي دهند . سرطان ها بطور كلي چهارمين دليل
بار بيماري ها را در ايران به خود اختصاص داده اند . اگر چه سرطان ها تا حدود 75
درصد قابل پيشگيري هستند (Doles and peto 1970) اما روز به روز در ايران و جهان در
حال افزايش مي باشند .

بعضي مطالعات نشان داده اند كه در طول 10 سال(1999-2010) فقط به دليل تغييرات سني
جامعه در كشورهاي در حال توسعه سرطان ها به ميزان 71 درصد رشد خواهند
داشت  (Piseni
et .al) ايران هم در بين اين كشورها شاخص مي باشد، زيرا به سرعت در حال
مسن شدن است
.

اين عامل يعني تغييرات دموگرافيك به تنهايي اثرشگرفي بر بروز و شيوع سرطان واهد
داشت، بدين معني كه در سال 1385 تعداد قريب 70 هزار مورد جديد سرطان در كشور ثبت
شده است، با در نظر گرفتن شاخص فوق الذكر، اين رقم در سال 1395 در كشورمان به 120
هزار نفر مي رسد.

با در نظر گرفتن دوره هاي بقاء (Survival) نسبت به سرطان هاي مختلف در حال حاضر
حداقل سيصدهزار بيمار سرطاني در كشور زندگي مي كنند كه در ده سال آينده
به قريب 600
هزار نفر خواهند رسيد

 بيشترين آمار سرطان در جهان مربوط به سرطانهاي پوستي است.  سرطانهاي
پوستي در كشور
ما نيز به دليل موقعيت خاص جغرافيايي بيشترين آمار را به خود اختصاص داده‌اند، ولي
به دليل نداشتن اطلاعات صحيح راجع به كثرت و به دليل اينكه نسبت به بقيه سرطانها
خوش خيم‌تر است معمولا در مطالعات اپيدميولوژيك اين سرطان را حذف و به مطالعه بقيه
مي‌پردازند.

پس از سرطانهاي پوستي، سرطان سينه در زنان و سرطان معده در مردان بيشترين آمار را
در كشور به خود اختصاص مي‌دهد.

ميانگين سني ابتلا به سرطان سينه در كشور ما از كشورهاي ديگر پايين‌تر است، ولي
مراجعه بيماران در مراحل اوليه بيماري در دهه اخير اميدوار كننده بوده است؛ از نظر
آماري 25 درصد زنان مبتلا به سرطان سينه هستند و از هر100 هزار نفر در هر
سال 18 تا
19 مورد جديد اتفاق مي‌افتد و ميزان بقاء بيماران بعد از درمان و پس از طي مراحل
بيماري تا حدود 86 درصد مشروط به استفاده از تمام حيطه‌هاي درماني است.

سرطان معده در مردان نيز رايج‌ترين سرطان است كه به دليل تشخيص در شرايط پيشرفته
بيشترين آمار مرگ ناشي از سرطان را نيز به خود اختصاص مي‌دهد؛ پس از سرطان معده
سرطانهاي بخش فوقاني دستگاه گوارش مانند مري شيوع بيشتري دارد.

 بر اساس تازه‌ترين نتايج برنامه ثبت سرطان در كشور، 52 درصد سرطان‌ها در مردان و
حدود 48 درصد آنها در زنان ديده مي‌شود و سرطان معده از لحاظ فراواني رتبه نخست را
در مردان و رتبه سوم را در بين زنان دارد.” اين اعداد و ماهيت سرطان كه يك بيماري
چند وجهي است، ضرورت مديريت عالمانه و قدرتمندي را در اين زمينه در كشور نشان مي
دهد .


دکتر محمد درچین / متخصص رادیوتراپی – اونکولوژی

منابع فارسی و انگلیسی :

 دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی شهید بهشتی ، دانشکده بهداشت(1389).
دوره های MP

-    Aass ,N . Fosså , S.D . Dahl , A.A. Aloe , T.J.(2009) .Prevalence of
anxiety and depression in cancer patients  seen at the Norwegian Radium
Hospital.

-    Andersen,barbara.L. Shelby,Rebecca.A. Golden-Kreutz,Deanna.M(2010).RCT of
Psychological Intervention for Patients With Cancer : I. Mechanisms of change
اما در ادامه ی همین بحث می افزاییم که مصرف بلند مدت کنسرو میتواند موجب
ابتلا به سرطان و انواع آلرژیها شود.
این روزها یکی از راه‌ های آسان برای تهیه غذاها، استفاده از کنسرو آن هاست.
کنسروها دارای طیف گسترده‌ای هستند که از قدیمی‌ترین و رایجترین آن‌ می‌توان به
کنسرو ماهی تن و جدیدترین آن‌ها نیز غذاهای کنسروی همچون فسنجان، کله‌پاچه، سیرابی
و شیردان اشاره کرد.
میر، کارشناس تغذیه در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
منطقه سیستان و
بلوچستان، گفت: از آن جا که زمان تولید تا مصرف مواد غذایی کنسروی طولانی است، به
برخی از این غذاها نگهدارنده‌ هایی افزوده می ‌شود تا مواد غذایی سالم مانده و از
فساد آن ها جلوگیری شود.
وی افزود: در برخی دیگر نیز افزودنی ‌هایی به منظور خوش‌ طعم کردن ماده غذایی
استفاده می ‌شود که اگر مقدار این نوع مواد شیمیایی تحت کنترل و نظارت دقیق نباشد،
می ‌تواند در درازمدت مشکلاتی چون سرطان، آسم، تنگی نفس، آلزایمر و انواع
آلرژی ‌ها
را در مصرف‌ کننده ایجاد کند.
وی بیان کرد: یکی از مسموم‌ کننده‌ ترین عناصری که در برخی مواد غذایی بسته‌بندی
شده به کار می‌ رود مواد رنگی، آن هم به میزان فراوان است تا شکل و شمایل
و رنگ غذا
برای مصرف ‌کننده جذاب شود. این مواد می ‌توانند به داخل خون انسان نفوذ کرده و
انواع امراض خونی و مسمومیت را ایجاد کنند.
وی اشاره کرد: نمک یکی از عناصر اصلی برای حفظ، دوام و ایجاد طعم مطلوب در مواد
غذایی کارخانه‌ایست. ۷۵ درصد از نمکی که بدن ما دریافت می ‌کند از همین مواد غذایی
بسته‌ بندی شده است. به دلیل وجود این افزودنی اجتناب ‌ناپذیر، مصرف غذاهای کنسروی
در افراد مبتلا به فشارخون، تنگی نفس، نارسایی کلیوی و حتی سرطان دستگاه
گوارش باید
محدود شود.
وی ادامه داد: شکر از دیگر موادی است که برای ایجاد طعم مطلوب و حذف طعم نامطلوب
برخی مواد افزودنی شیمیایی به غذاهای کنسروی افزوده می‌ شود. مبتلایان به دیابت و
چاقی باید قبل از مصرف این نوع غذاها، ترکیبات مندرج روی بسته‌بندی آن‌ها
را مشاهده
کرده و از مصرف غذاهای کنسروی حاوی شکر بپرهیزند.
وی تاکید کرد: روغن از جمله مواد اصلی برخی کنسروها نظیر کنسرو ماهی است. مصرف بیش
از حد و غیراستاندارد روغن در این نوع غذاها برای افراد مبتلا به کلسترول و تری
گلیسیرید بالا بسیار مضر بوده و کالری مازاد آن، چاقی را به ارمغان می ‌آورد.
وی خاطر نشان کرد: فرآیندهای حرارتی در کنسروسازی به صورت غیرمستقیم است
و بین ماده
حرارت ‌دهنده و غذا، تماسی وجود ندارد. اما موادی که در نزدیکی سطح انتقال حرارت
قرار دارند نسبت به موادی که فاصله بیشتری با حرارت دارند، سریع‌ تر به دمای مورد
نظر رسیده و ادامه حرارت‌ دهی می ‌تواند موجب کاهش خصوصیات ماده غذایی مانند رنگ،
مزه، عطر و نهایتا مواد مغذی حساس نظیر ویتامین ‌های B و C آن شود.
میر بیان کرد: این نوع فساد در اثر خوردگی لاک درون قوطی و واکنش با ترکیبات محتوی
قوطی ایجاد می‌ شود. باید دقت کرد که لاک قوطی، کاملا صاف و بدون ترک خوردگی و
تغییر رنگ محسوس باشد. لکه‌ های سیاه در دیواره قوطی، نشان‌ دهنده آلودگی شیمیایی
محتویات داخل کنسرو است. از سوی دیگر سطح لحیم‌کاری قوطی ‌هایی که با مواد غذایی
تماس مستقیم داشته باشند می ‌توانند باعث ورود یون سرب به ماده غذایی و
سپس ورود به
بدن مصرف‌ کننده شده و سلامت انسان را به خطر اندازد.
وی در پایان گفت: این نوع آلودگی می ‌تواند در اثر سوراخ شدن یا زنگ ‌زدگی قوطی
کنسرو به محتویات داخل آن نفوذ و غذا را فاسد کند. از طرفی عدم توجه به انجام عمل
پاستوریزاسیون مناسب و اصولی می ‌تواند منجر به رشد میکروب ‌های
بیماری‌زا در محصول
شود. هنگام خرید انواع کنسرو به تاریخ انقضا و مجوز بهداشت آن ها توجه
کنید و قوطی‌
های کنسرو را ۲۰ دقیقه بجوشانید.

--
پیروز و موفق باشید.
با تشکر از گوروه رضا سل.


:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
صفا آلبوم

ا آلبوم



:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
این است عظمت کوروش کبیر.

تخته جمشید پارسه یا پرسپلیس

 

برای دیدن عکسها و مطالب دیگر به آدرسی که در آخر مطلب نوشتم مراجعه کنید.

 

"عکس: ورودی کاخ صد ستون "

مقدمه

براگاهان و فرهنگ پژوهان پوشيده نيست كه دراغاز امپراتوري بزرگ هخامنشيان (550 ق.م) پاسارگاد (يا برطبق منابع متون اسلامي ؛ دشت مرغاب يا مقبره مادرسليمان ) پايتخت سياسي انان بوده است و امروزه اثار بجاي مانده از ان در80 كيلومتري شمال تخت جمشيد ،درجاده شيراز – اصفهان ديده مي شود.ايرانيان درقرن ششم ق.م. درسايه رهبري خردمندانه كورش كبير و دردوران حكومت مدبرانه داريوش بزرگ،موفق به تشكيل يك دولت جهاني و بافرهنگ شدند كه حدود ان از سرزمين سكاها (يعني ايرانيان شمالي كه دراسياي ميانه دران سوي سغد بودند) تا حبشه ،و از دره رودخانه سند ا سارد (يعني تا ساحل درياي مديترانه ) گسترش داشت. بسياري از ملت هاي متمدن ان روزگار از قبيل مصري ها ،يوناني ها ،مادها ،ارمني و عيلامي ها اطاعت  و فرمانبرداري از هخامنشيان راپذيرفته بودند.بيشتر دانشمندان ايران شناس معتقدند كه داريوش بزرگ براي اين مصمم به ساختن چنين مجموعه باشكوهي مشتمل بر كاخهاي تشريفاتي متعدد ، درمنطقه تخت جمشيد شد ،تا هم پايتخت بهاري ايران باشد و هم جايگاه برگزاري جشن هاي نوروزي كه همزمان با اعتدال ربيعي بود .از ان پس كاخ هاي هگمتانه (همدان امروزي )،شوش (پايتخت عيلام )و تخت جمشيد (پارسه ) به ترتيب به صورت اقامتگاه هاي تابستاني ،زمستاني و بهاري هخامنشيان بشمار مي امد .

البته بطور كلي تخت جمشيد نه تنها يك پايتخت سياسي و اقتصادي و نظامي بود ،بلكه سكونتگاه تشريفاتي پادشاهان هخامنشي هم بشمار مي امد . نام اصلي اين مجموعه در كتيبه هاي تخت جمشيد ،پارسه است. يونانيان اينجا را پرسه پليس يعني شهرپارسيان مي گويندكه اين نام از انجا به غربيان رسد و امروزه همه جا ،اين نام رايج است .اما نام تخت جمشيد بيشتر شهرت دارد .تخت دراينجا بمعني پايتخت و سكوي بزرگ كاخهاي ارگ شهر پارسه است و جمشيد نمونه شهرياري و بر پاك كننده نورز و مشهورترين فرمانرواي ايران قديم است كه درشاهنامه فردوسي كه از شاهكاري ادبي ايران مي باشد . از ان بسيار ياد شده است .

تخت جمشيد گل سرسبد و نتيجه درخشان هنرها و زبر دستيهاي مردماني است كه با فرهنگهاي قديمي و گوناگون ،اجزاءفرهنگي و هنري خود را در اختيار معماران ايراني گذاردند و اين معماران ماهر ،با استفاده از اين اجزاء هنري ،مجموعه پرارزشي از فرهنگهاي ملتهاي گوناگون بوجود اوردند كه درريزه كاريها و جزئيات هنري درتمدنهاي پيشين سابقه دارد اما دركل ،خلقتي نوين و شاهكاري تازه است و بانمونه هاي هنري پيشين يكسان نيست .به تصريح كتيبه داريوش بر ديوار جنوبي صفه تخت جمشيد ،ساختن كاخ هاي ان درزمان داريوش بزرگ ،به فرمان او اغاز گرديد(حدود سال 518.ق.م)تخت جمشيد دردامنه كوهي كه دران زمان به كوه مهر و اكنون به كوه رحمت مشهور است .واقع شده .اين كوه درزمان هخامنشيان به منزله يك مكان محترم و مقدس درقلب دولت بزرگ و جهاني انان بود. البته بايد درنظر داشت كه كوهستان دراساطير ايراني همواره مكاني محترم شمرده مي شود . كاخهاي تخت جمشيد را داريوش بزرگ و پسرش خشيارشا و نواه اش اردشير يكم درمدت پنجاه سال (از 518تا 470ق.م)ساختند ،پادشاهان بعدي هخامنشي نيز سعي بران داشتند كه بر ان مجموعه هنري چيزي  بيافزايند يا اصلاحاتي درساختمانهاي ان بكنند پس مي توان گفت  كه دوران ساخت بناي تخت جمشيد حدود 180 سال طول كشيده و كاخ هاي ان به مدت 200 سال ،يعني تا 330 ق.م كه اسكندر مقدوني انها را به اتش كشيد ، ابادو سكونتگاه پادشاهان هخامنشي بود .ناگفته نماند كه حجاري برخي از اجزاءكاخ ها تا سال 330 ق.م هنوز به طور كامل پايان نيافته بود. وسعت كامل كاخ هاي تخت جمشيد حدود 125000 متر مربع مي باشد كه كل اين مساحت با ارتفاعي حدود 8 تا 18 متر، از سطح جلگه مرودشت بالاتر است.

اين مجموعه عظيم احتمالا محلي براي برگزاري مهم ترين و بزرگترين جشن ايرانيان يعني نورز كه مصادف با اغاز بهار و بيست يكم ماه مارس ميلادي مي باشد .ساخته شده بودند.

توصيف اثار :

پلكان ورودي

عکس : دروازه ملل


پلكان بزرگ دوطرفه اي درشمال غربي درست كرده اندكه امكان رسيدن به اثار بر جاي مانده را ميسر مي سازد .تعداد پله هاي هر طرف از اين پلكان 110 عدد است كه هر كدام ده سانت بلندي و نزديك به 7 متر طول و 40 سانت پهنا دارد هر دو پلكان به طرز با شكوهي از تخته سنگهاي بسيار بزرگي ساخته شده اند ،و با محجرهاي سنگي كه تزئينات داخل انها نشانه اي از اتش دان مي باشند تزئين شده اند اين پلكان بزرگ بازديد كننده را به كاخ موسوم به دروازه همه ملل هدايت مي كند،كه ساخته خشايارشا بوده است . اين كاخ مشتمل است بر يك تالار مربع شكل ( با612 متر مربع وسعت )و سه درگاه مجلل كه ارتفاع سر درهاي ان به ده متر ميرسد .جرزهاي درگاه هاي شرقي و غربي مزين اند به نقش گاوهاي بالدار كه سر انسان دارند و به تاج اراسته اند .اينها را درباورهاي ايراني گوپت شاه مي خواندند يعني فرمانرواي چهار پايان سودمند . بربالاي هر يك از چهار جرز اين دو درگاه ، روبه سمت داخل، كتيبه اي از خشيارشا به سه زبان فراسي باستاني ،عيلامي و بابلي كنده اندكه همه متني يكسان دارند.ترجمه قسمتي از اين كتيبه چنين است :

اين زمين را افريد ،كه ان اسمان را افريد ،كه مردم را افريد ،كه خوشبختي مردمان را افريد ،كه خشيارشا :اين بارگاه همه ملل رامن به توفيق اهورمزدا ساختم . بسا ساختمان هاي خوب ديگر دراين پارسه (تخت جمشيد ) كرده امد ،كه من براوردم ،و پدرم بر پا كرد.هر ان بناي كه زيبا مي نمايد ،همه را به تاييد اهورمزدا ما ساختيم ،گويد خشيارشا :اهورمزداو كشورم را بپا ياد احتمال مي رود كه نمايندگان اقوام تابع دولت هخامنشي پس ازورود به تالار دروازه همه ملل از درگاه جنوبي گذشته و دسته دسته به حياط اپادانا مي رفتند تا با هدايائي كه اورده بودند درجشنهاي بزرگ نوروزي شركت كنند .

كاخ اپادانا


سطح حياط كاخ اپادانا قسمتي از كوه مهر (كوه رحمت )مي باشد كه مسطح شده است . اين حياط از طريق دو دستگاه پلكان دو طرفه درسمت شمال و شرق به ايوان ها و تالار مركزي كاخ اپادانا راه مي يابد .

كاخ اپادانا بزرگترين و باشكوه ترين بناي تخت جمشيد است ومشتمل بريك تالار مركزي مربع شكل سي و دو ستوني و سه ايوان هر يك با 12 ستون ،در جوانب شمال و شرق و غرب ان ،همه اينها از سطح حياط سه متر بالاترند ،جبهه پلكانه اي شرقي و شمالي مزين به نقوش بزرگان عالي رتبه  نظامي (مادي و پارسي ) درحاي كه گل ها ي مختلف نيلوفر ابي را دردست دراند به طور يك درميان بالباس هاي رسمي حجازي شده اند . درجلو فرماندهان نظامي ،نگهبانان پياده مشهور به گارد جاويدان نيزه دردست به حال احترام ايستاده اند . دررديف فوقاني اين قسمت ماموران و ميراخوران سلطنتي نقش شده اند كه هدايايي از قبيل ارابه ، اسب و يك كرسي (كه دراصل زرين بوده ) بهمراه دارندو بطرف كاخ پيش مي روند ،حجازي شده اند كه پيشكشهاي نوروزي باخود دارند و برخلاف نقوش اشوري و مصري نه بحالت خاك سپاري وزمين  بوسي ،بلكه به ارامي و ازادي به پيشگاه مي ايند .اين خود يكي از بهترين نمايش هاي رفتار ازادمنشانه ايرانيان نسبت به زيردستان بوده است.هويت اين نمايندگان از روي لباس و هديه انها  معين مي شود .ترتيب انها را معمولا بطريق زيرمشخص مي كنند :كاخ اپادانا را داريوش بزرگ پي ريخت و هم او درچهار گوشه ديوارهاي تالار جعبه هايي از سنگ گذارده بود و برهر يك ،دو لوحه زرين وسيمين راكه بر روي هر كدام به سه زبان و بخط ميخي وسعت دولت هخامنشي و معرفي داريوش شاه حك شده ،گذاشته بود .

وسعت تالار مركزي اپادانا بيش از 60 در60 متر (يعني 3600 متر مربع ) مي باشد و سقف ان بر روي ستونهاي بلندي كه بيست متر ارتفاع داشته، استوار بوده  است .زير ستونها مكعب دو طبقه اي استو تنه ستونها شياردارومزين به گل و نخلك هاي فراوان و سر ستون هابصورت گاوهاي دو سر بوده است

ايوانها زيرستون زنگوله اي (باگل و بوته ) داشته اند و سرستونهاي دوسر (فقط ايوان شرقي سرستون شير دو سر داشته ) اما تنه انها مثل تنه ستونهاي تالار بوده است .

             

              پلکان آپادانا : گل نیلوفر آبی                       پلکان بزرگ

اين بناي باشكوه راخشايارشا به اتمام رسانيد و هم اوست كه كتيبه هاي متعددي برجبهه پلكانهايش از خودبجاي گذارده است .درميان دو جبهه پلكان شرقي و شمالي اپادانا دراصل نقوش بار عام شاهي حجازي شده كه بعدها انها را به خزانه تخت جمشيد بردند و فعلا يكي از انها درموزه ملي ايران درتهران نگهداري مي شود.اين نقوش نمايانگر اوج جشن نوروزي است و شاه بزرگ را برتخت شاهي نشان مي دهد كه پشت سرش وليعهد او ايستاده و چند مامور عالي رتبه دردو سوي انها ايستاده اند و يكي از انها اندكي خم شده و گزارش جشن را تقديم مي كند .بعدها اردشير يكم اين نقوش را درخزانه گذارد و بجايشان نقش چهار جفت سرباز مادی و پارسي نشاند .

بزرگان ايرانشهر و ميراخوران

 

درجبهه شمالي از پلكان شرقي اپادانا كه بر اساس متن كتيبه ان درزمان خشيارشا ساخته شده است ،سه رديف نقش ديده مي شود كه درابتداي هر سه رديف گروهي از نيزه داران هستند كه همگي شبيه به يكديگرند .پس از نيزه داران و به ترتيب از بالا به پائين :رديف اول : ميراخوان و خدمه مخصوص هستند كه وسايل و اسباب شاه را حمل مي كنند كه به ترتيب 3 نفر فرش ،يك نفر چهار پايه سلطنتي و 3 نفر مهتر كه هر كدام اسبي كاملا اراسته شده را همراه مي اورندو درانتهاي اين صف ،دو گردونه سلطنتي كه هر دوبا رديفهاي شيرو گل تزئين شده و بسيار مجلل پرداخته شده اند در حال حركت ،حجاري شده اند .ظاهراً گردونه اول مخصوص شاه و گردونه دوم مربوط به وليعهد مي باشد .

دورديف از بزرگان ايرانشهر درپائين و پشت سر نگهبانان ،نقش شده اند كه يك در ميان لباس پارسي (كلاه بلند ترك دارو لباس بلند) و لباس مادي (كلاه نمدي گرد با لباس كوتاه و شلوار ) پوشيده اند و دست دردست و يا دست برشانه هم ، گفتگو كنان بطرف كاخ اپادانا درحركتند .بايد اينطور تصور كرد كه درحقيقت هر چهر يا پنج نفر از اين گروه گفتگو كنان و پشت سرهم حركت مي كرده اند .

نشانه هاي مقام و اهميت افراد دردوران هخامنشي عبارت بودنداز طوق گردن ،گوشواره ،دستبند و ريش بلند كه تمام افراد نقش شده دراين دورديف اين نشانه ها راباخود  دارند . هر كدام از اين افراد گل يا غنچه اي  از نيلوفر ابي بدست گرفته اند وبعضي ديگر اشيائي بدست دارند كه احتمالاسيب يا تخم رنگي است كه همگي ا زعلائم نوروز شمرده مي شوند .

هدیه آوران

23گروه نمایندگان ملل تابعه امپراتوری هخامنشی هستند که هدایایی را همرا ه دارند.هر گروه توسط حاجب یا پرده داری که از بزرگان پارسی یا مادی بوده است راهنمای می شود و سرپرست گروه (نماینده یا استاندار)دست در دست حاجب حرکت می کنند .

ردیف بالا از راست به چپ عبارتند از :

1-مادی ها که نه نفرند و سبو ،ظروف،بازوبند و لباس می آورند.

2-خوزی ها که چهار نفرند و کمان ،خنجر ،ماده شیر و دو توله شیر می آورند.

3-هراتی ها که چها رنفرند و ظروف ،شتر دو کوهان و پوست حیوان می آورند .

4-رخج یهای افغانستانی که چهار نفرند و جام زرین ،شتر دو کوهان پوست می آورند.

5-مصری ها که شش نفرند و گاو و جامه می آورند .

6-بلخی ها که چهار نفرند و ظروف و شتر دو کوهان می آورند .

7-اسه گرتیان که پنج نفرند و جبه ،شلوار و اسب می آورند.

ردیف وسط از سمت راست به چپ عبارتند از :

8- ارمنی ها که سه نفرند و اسب و سبوی دسته دار می آورند.

9-بابلی ها که شش نفرند و پیاله ،قبا و گاو کوهان دار می آورند.

 

v vv

     حاجب فارسی             نبرد شاه با اهریمن                       کاخ تچرا

  

قوچ زیبای پروار            پلکان کاخ مرکزی ،شاهکار حجاری در جهان قدیم

 

10-آشوری ها که هشت نفرند و کاسه ،لباس و دو عدد قوچ می آورند.

11-سکائیان تیز خود که اسب ،بازوبند،جامه و شلوار جورابدار می آورند.

12-گنداری ها(قندهاریان افغانستان)که شش نفرند و گاو کوهان دار،سپر و نیزه می آورند.

13سکاهای هوم پرست که پنج نفرند و خنجر،بازوبند،تبر جنگی و اسب می آورند.

ردیف پائین از سمت راست به چپ:

14-لودی ها که شش نفرند و ظروف ،بازوبند زرین و ارابه دو اسبه می آورند.

15-کاپادوکی ها (آسیای صغیر )که پنج نفرند و اسب ،جبه و شلوار جورابدار می آورند.

16-ایونی ها (یونانیان آسیائی ) که هشت نفرند و ظروف،قواره پارچه و پشم تابیده می آورند.

17-پارثوی ها (خراسانیان کهن ) که چها رنفرند و ظروف و شتر دو کوهان می آورند.

18-هندی هاکه پنج نفرند و کیسه ها ی ادویه ،قاطر و تبر جنگی می آورند.

شیب پلکان از بالا به پائین :

19-سکاهای اروپایی که چهار نفرند وسپر،نیزه و اسب می آورند.

20-عربهای ناحیه اردن و فلسطین که سه نفرند و عبای تا شده و شتر می آورند.

21-زرنگیان (سیستانیان )که چها رنفرند و سپر ونیزه و گاونر می آورند.

22-لیبی ها که سه نفرند وغزال و ارابه دو اسبه می آورند .

23-حبشی ها که سه نفرند و یک ظرف در پوش ،عاج فیل و زرافه می آورند .

 

کاخ تچرا

در جنوب غربی آپادانا کاخ اختصاصی داریوش بزرگ بر روی سکوئی بلند بنا شده ،که به گواهی نوشته هایش توسط خشیار شا به اتمام رسیده است .کاخ مشتمل است بر یک تالار مرکزی با ستونهائی که از چوب بوده و رویشان کچ کاری رنگارنگ داشته ،با ایوانی در جنوب و اتاقها ی جانبی د راطراف ریگر پلکان اصلی دو طرفه در سمت جنوب که منقوش به تصاویر سربازان و مستخدمان می باشد .جرزهای در گاه ها را تصاویر داریوش و خشیار شا و یا مستخدمان و نگهبانان زینت می دهد.

تزئینات منقوش داریو ش(مثل گوشواره وطوق و تاج) را با طلا و جواهرات درست کرده و در ست کرده و در سنگ نشانده بودند.

 

 

کاخ هدیش


در جنوب صفه تخت جمشید کاخ اختصاصی خشیار شا است که "هدیش " نامیده می شود و دو برابر کاخ تچرا وسعت دارد.بر دریچه های این کاخ نقوش حیوانات و مستخدمان را کشیده اند که تازگی خاصی دارد.بقیه جرزها و درگاه ها با نقوش سربازان و بزرگان و شاه هخامنشی تزئین شده است .

 

 

 

کاخ سه دروازه یا تالار شورا (کاخ مرکزی )

 

کاخ آپادانا ا زجنوب شرق به کاخ کوچکی راه می یابد که تالار اصلی اش سه درگاه دارد و بهمین دلیل کاخ "سه دری "یا "سه دروازه " خواند ه می شود و چون درست در مرکز تخت جمشید قرار دارد آن را "کاخ مرکزی "هم می خوانند ،واریک اف اشمیت آن را "تالار شوری "نام داده است .ایوان شمالی این کاخ دارای پلکانی دوطرفه است که نقوش مجلل آن از شاهکارهای حجاری در هنر جهان قدیم است .در یک طرف(سمت راست ) افسران و اشراف پارسی و در طرف دیگرافسران مادی ،در حالی که گل ها ی نیلوفر آبی را درست دارند و مشغول بحث ومذاکره می باشند ،در حال گام برداشتن به طرف کاخ دیده می شوند.

 

حرمسرا


حرمسرا که در مقایسه با سایر قسمتها پائین ترین قسمت صفه تخت جمشید می باشد ،توسط خشیار شا ساخته شد ه بود .یک قسمت از این کاخ و قسمت تالار مرکزی آن در سال 1931.م به وسیله مستشرق مشهور "ارنست هر تسفلد" خاکبرداری و از نو تجدید بنا گردید،و اکنون جایگاه موزه و اداره مرکزی تاسیسات تخت جمشید است.اشیاء داخل موزه مشتمل بر ساخته ها ی سه دوره مختلف گذشته ایران (قبل از تاریخ ،هخامنشی و اسلامی ) می باشد.

 

خزانه


 

خزانه تخت جمشید ا زچندین تالار ،اطاق و حیاط ساخته شده که بادیوار عظیمی از سایر قسمت های تخت جمشید جدا می گردد .وقتی اسکندر در 330 ق.م شهر پارسه را به تاراج داد و قبل عام کرد ،ارگ آن یعنی کاخهای تخت جمشید را هم اول غارت کرد و بعد به آتش کشید .می گویند که وی

از خزانه دویست ساله تخت جمشید انبوهی زر و سیم به دست آورد که به یکصد و بیست هزار تالان نقره بالغ می شد ه (هر تالان نقره برابر بود با 33660 گرم ، پس تاراج اسکندر حدود چهار هزار و چهارصد کیلو گرم نقره سر می زده است ) برای این که این مال و منال را به جایی دیگرو ایمن تر حمل کنند ،سه هزار شتر و تعداد زیادی قاطر از شوش و بابل آوردند و گنجینه داریو ش و جانشینانش را از جای کندند و بردند.

در شرق خزانه ،حجاری بسیار زیبائی است که شاهنشاه خشایارشا را در حال بار عام نشان می دهد و همانطور که پیشتر توضیح دادیم اصلا در میان پلکان آپادانا جای داشته است .

 

کاخ صد ستون

                 

بزرگترین تالار تخت جمشید ،تالار "کاخ صد ستون "می باشد که د رشرق حیاط آپادانا جای دارد .وسعت این تالار به 4800 متر مربع می رسد .سقف آن با صد ستون که هر کدام به ارتفاع 14 متربودند نگهداری می شده است .این کاخ محل مشورت بین پادشاهان و فرماندهان بوده است،و در گاه های بسیار مجلل آن منقوش به تصاویر با شکوه بار عام شاهی ،برداشتن تخت شاهی توسط نمایندگان اقوام تابع ،ردیف نگهبانان و فرماندهان ایرانی و یا پیروزی شاهان بر جانوران افسانه ای که مظهر بدی اند ،می باشد .

 

آرامگاه ها


آرامگاه های دو شاه متاخر هخامنشی اردشیر دوم و اردشیر سوم در سینه "کوه مهر"(کوه رحمت ) کنده شده اند .نمای آرامگاه ها شکل صلیبی دارد که چها رشاخه اش یکسان باشد .در شاخه بالائی پادشاه را می بینیم که زیر سایه فر کیانی (انسان بالدار که به غلط نماد اهورا مزدا و یا نقش فروهر می خوانند )کمان بدست بر روی سکوئی ایستاده او آتش مقدس و ماه و خورشید را ستایش می کند.

سکوی او بر تخت بسیار بزرگی استوا راست که توسط 30 نماینده اقوام تابع هخامنشی بر داشته می شود ودر دو سوی او افسران بلند پایه ایرانی بحال سوگواری ایستاده اند .شاخه پائینی صلیب ،کاخی را نشان میدهد که دری به درون آرامگاه دارد. درون آرامگاه اطاقک هائی در سنگ کنده اند که جایگاه دفن پادشاه و شاید خانواده او بوده است .این آرامگاه ها مانند دیگرمقبره های شاهانه هخامنشی در نقش رستم و پاسارگاد پر ا زگنجینه های پر بها بوده است که همه در تاراج اسکندری بغارت رفته است .

 

باروی تخت جمشید


در شمال شرق تخت جمشید آثار باروی خشتی و ستبر تخت جمشید را در کنار باقیماند ه دروازه ای کامل نشده می یابیم .

 

 

 

 

دروازه ناتمام


دروازه ناتمام ما را به چگونه ساختن کاخ های تخت جمشید راهنمائی می کند .هنگام عبور از دروازه ناتمام دو عقاب دو سر را می بینیم که برای سر ستون می آورده اند اما آنها را رها کرده اند و اکنون در همان جای یافت شده ،نگاهداری می شوند .بعضی ا زقسمتهای مجموعه ساختمانی تخت جمشید از سنگ های بزرگی که از کوه رحمت جدا کرده بودند ،ساخته شده اند .این سنگ ها را با مهارت زیا داز رگه ها ی معدن در کوهستان می کندند و اندکی شکل می دادند و سپس به کارگاه می آوردند و در جائی که می خواستند ،داربست می زدند و سنگها را با د رزگیری ماهرانه و بست های فلزی اما بدون ملاط بر هم می گذاشتند .برخی از سنگها را هم از معدنی که در 40 کیلومتری جنوب تخت جمشید و در کوه ها ی مجد آباد واقع شده است ،می آوردند .درهای ورودی کاخ ها از چشمه ای که در چند کیلومتری شمال شرق تخت جمشید بوده،با جویباری به محل آورده می شده و بخشی از آن بدرون چاهی در دامنه کوه مهر (کوه رحمت ) می ریخته تا به هنگام ضرورت ،بی آبی نکشند.

 

کتیبه ها :


بیشتر کاخهای تخت جمشید دارای کتیبه های بخط میخی و به سه زبان بوده اند .برای نمونه بخشهائی از آنها را نقل می کنیم .کتیبه داریوش بر دیوار جنوبی صفه :بند2-داریوش شاه گوید :این کشور پارس که اهورامزدا یم به من سپرد .که زیبا با اسبان خوب و مردان خوب است ،به خواست من – داریوش شاه ا زدیگری نمی ترسد .بند 3- داریوش شاه گوید :اهورامزدا مرا یاری کناد با خدایان خاندان شاهی پشتیبانی دهند !و این سرزمین رااهورامزدا از سپاه (دشمن )، از سال بد و از (دیو) دروغ بپایاد.

بدین سرزمین سپاه (دشمن )، بدسالی و (دیو) دروغ میاد! این را من از اهورامزدا با ایزدان خاندان شاهی به نماز خواستارم ،باشد که اهورامزدا و ایزدان خاندان شاهی این خواهشم را بر آورند.از کتیبه داریوش بزرگ بر الواح زر و سیم آپادانا :داریوش شاه بزرگ ،شاه شاهان. شاه کشورها،پسر

ویشتاسپ هخامنشی .داریوش شاه گوید:این (است ) شهریاری که من دارمی از (سکاها) که آنها آن طرف سغد هستند از آنجا تا (حبشه ):از هند از آنجا تا به سارد که آن را اهورامزدا که بزرگترین خدایان است به من ارزانی فرمود.اهورامزدا مرا و خانواده شاهی مرا بپایاد .ا زکتیبه خشیارشا در تخت جمشید یافت شده در حرمسرا:بند7- تو که در آینده (خواهی بود)! اگرچنین

می اندیشی :"باشد که در زندگی شاد بشوم و در آخرت آمرزیده !"، آن دستوری را که اهورامزدا فرموده است احترام گذار،اهورامزدا و قانون راستی را با فروتنی پرسش کن.مردی که آن دستوری را که اهورامزدا فرموده احترام گذارد،اهورامزدا وقانون راستی را با فرونتی بپرستد، هم در زندگی شاه می شود و در آخرت آمرزیده .

 

نقشه تخت جمشید

 

نوشته ع شاپور شهبازی،عکسها از :سید عبدالله خاموشی

با تشکر از سازمان میراث فرهنگی مرودشت


و  با تشکر از http://maykhoone.blogfa.com/post-41.aspx



:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
 *به جاي واليوم، دارچين مصرف كنيد *

*يك دونات دارچين بخوريد تا با آرامش كامل همه چيز را زيبا ببينيد. دارچين به
اصطلاح نوعي واليوم گياهي خوانده ميشود كه داراي اثر آرام كننده و شادكنندهاي
است و در مقايسه با داروهاي آرام بخش تاثيرپذيري آن دوچندان است. *

*دارچين همچنين رمز جواني نيز خوانده ميشود، چرا كه مصرف روزانه آن انسان را
سلامت و جوان نگاه مي دارد. دارچين براي زياد شدن و بازيافتن نيروي جنسي به
كارمي رود، كليه را گرم ميكند و ضعف كمر و پاها را از بين ميبرد و كم خوني را
درمان مي كند.
دارچين بهترين دارو براي دردهاي عضلاني است و به تازگي در آمريكاي شمالي و
كانادا كرمهايي به بازار آمده كه داراي دارچين است و براي رفع درد به كار مي
رود. اثر مهم ديگر دارچين پايين آوردن تب است و حتي امروزه دارچين را به صورت
قرص و كپسول درآورده اند كه به عنوان تببر، به كار مي رود. شما مي توانيد به
آساني با نوشيدن يك فنجان چاي دارچين تب را به سرعت پايين بياوريد. دارچين رگها
را باز ميكند و اثر خوبي در گردش خون دارد. دارچين خاصيت عجيب ديگري دارد و آن
قوي كردن مصونيت بدن در مقابل امراض است و حتي ميتوان گفت كه اثر پنيسيلين و
پادزيست (آنتيبيوتيك) را به مقدار زيادي دارا است. اگر حس كرديد كه ضعيف شده
ايد و ممكن است مريض شويد، چاي دارچين را فراموش نكنيد و حتي اگر سرما خورده
ايد يا ضعف شديد داريد چاي دارچين بهترين دارو است. يكي از دانشمندان انگليسي
در كتابي كه قرن نهم تاليف كرد ادعا كرده است كه دارچين، معده را تميز و آرام و
قوي مي كند. بنابراين اگر ناراحتي معده داريد حتما از دارچين استفاده كنيد، دارچين
با همه خواصي ديگر طعم بسيار خوبي دارد. حتي اگر چاي معمولي مي نوشيد آن را با
يك قطعه پوستدارچين به هم بزنيد كه طعم آن را بهتر كند.
بي دليل نيست كه در گذشته سلمانيها كه در حقيقت دكترهاي طب قديم بودند به
مشتريهاي خود چاي دارچين مي دادند.
گذشته دارچين. دارچين گياهي است با نام علمي (Cinnammomn zelanicum‏) كه از
قديم الايام در دنيا به كار مي رفته است. در مصر حتي قبل از ساختمان اهرام
ثلاثه مصر براي درمان امراض مختلف دارچين مصرف مي كردند.
دارچين اولين بار در سريلانكا يافت شد و بعد از آن، تمام دنيا اين چاشني را
شناختند و براي طعم بهتر غذاها استفاده كردند. سريلانكا در حال حاضر بزرگترين
توليدكننده دارچين دنيا است.
دارچين درختي است كوچك، به ارتفاع 5 تا 7متر و هميشه سبز كه از تمام قسمتهاي آن
بويي معطر و مطبوع استشمام ميشود. گلهاي آن در فاصله ماههاي بهمن تا اوايل
فروردين ظاهر مي شود. برگ اين درخت سبز سير و داراي گلهايي به رنگ سفيد است.
گياه دارچين به علت داشتن اسانس و تانن، محرك و قابض است و به عنوان تقويت
كننده، اعمال هضم و جريان گردش خون به كار مي رود و از آن براي رفع سوءهاضمه،
به ويژه در مواردي كه با نفخ همراه باشد، به عنوان بادشكن استفاده ميشود.
همچنين به علت داشتن تانن در رفع اسهال، ضعف عمومي بدن و انعقاد خون مصرف مي
شود و به صورت دارو، مانند گرد و تنتور به كار ميرود. با بررسي اثر 2 گياه
دارچين و سياهدانه بروي نفخ معده، نتايجي كه به دست آمد، نشان داد: 60درصد
افرادي كه سياهدانه، 90درصد افرادي كه مخلوط دارچين و سياهدانه و 10درصدي
افرادي كه دارچين استفاده كردند، بهبود يافتند.
اروپاييها از گذشته هاي خيلي دور در شيريني پزي و آشپزي از دارچين براي طعم
دادن به انواع غذاها و شيرينيها و كيكها استفاده ميكرده اند. دارچين كوبيده
نشده خيلي بهتر از دارچين آسياب شده عطر خود را حفظ ميكند. از دارچين براي معطر
كردن غذاهاي گوشتي استفاده ميشود. شربت قند دارچيني براي بيماران قندي تازه
ترين تحقيقات نشان ميدهد بيماران مبتلا به ديابت مي توانند با افزودن كمي
دارچين به رژيم غذايي خود به حفظ سلامت بدنشان كمك كنند. دارچين يك ادويه خاص
است و يكي از اجزاي اصلي كاري هندي است. هنگامي كه آن را به غذا اضافه مي كنيم
طعم شيريني به غذا ميدهد كه حتي ميتوان آن را با شكر اشتباه گرفت. ولي در عين
حال ضررهاي شكر را ندارد. به علاوه دارچين خواص بسياري از لحاظ سلامت براي بدن
دارد.
يكي ديگر از خواص دارچين اين است كه باعث افزايش كارايي هورمون انسولين در بدن
مي شود و در نتيجه بدن نياز كمتري به اين هورمون براي كنترل قند خون پيدا مي
كند. تحقيقات بر حيوانات نشان ميدهد كه ادويه مريم گلي اثر انسولين را دو برابر
مي كند. زردچوبه و ميخك اين اثر را سه برابر كرده، ولي دارچين حتي اثر بيشتري
از ادويه هاي ذكر شده را بر انسولين خون دارا است. بسياري از افراد مبتلا به
ديابت گزارش داده اند كه مصرف يك قاشق چايخوري دارچين روزانه تاثير بسيار مثبتي
بر قند خونشان داشته است. همچنين برخي تحقيقات نشان دهنده تاثير مثبت دارچين در
كاهش فشار خون بوده است.
پايگاه اينترنتي رويترز گزارش داد كه در مطالعه اي درباره بيماران ديابتي كه به
مدت 40 روز روزانه يك گرم دارچين به رژيم غذايي معمول خود افزودند: ميزان قند
خون، كلسترول و چربيهاي خونشان تا 30درصد كاهش يافت و كاهش ميزان كلسترول، قند
و چربي خون در بيماران ديابتي تاثير مفيدي در بهبود سلامتي دارد. وقتي بدن
حساسيت خود را نسبت به هورمون انسولين از دست مي دهد، ديابت نوع دوم بروز مي
كند. انسولين قند را از خون به سلولهاي بدن منتقل مي كند تا به عنوان انرژي
مورد استفاده قرار گيرد. بنابراين وقتي بدن به انسولين پاسخ ندهد مقدار قند يا
گلوكز در خون بالا مي رود و منجر به خستگي و تاري ديد مي شود. افزايش قند خون
در دراز مدت مي تواند خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي، نارسايي كليوي و نابينايي
را افزايش دهد.
افزودن مقدار كمي دارچين به چاي، آب پرتقال يا غلات مفيد است. با جوشاندن آب با
يك تكه دارچين به راحتي ميتوان چاي دارچيني نيز تهيه كرد. دارچين همچنين از
بروز ديابت نوع دوم در افراد در معرض خطر جلوگيري ميكند. دارچين حاوي برخي مواد
است كه مصرف زياد آن ميتواند سمي باشد، بنابراين در مصرف اين ماده غذايي بايد
دقت كرد. در اين مطالعه 60 بيمار مبتلا به ديابت نوع دوم روزانه 1، 3 يا 6 گرم
دارچين يا معادل آرد گندم (به عنوان دارونما) مصرف كردند. آرد گندم و دارچين به
شكل كپسول استفاده مي شد. ميزان گلوكز، چربي و كلسترول تمام بيماراني كه دارچين
مصرف كردند تا 30درصد كاهش يافت، اما هيچ گونه تغييري در كساني كه دارونما
دريافت كردند، مشاهده نشد. همچنين دارچين حاوي تركيباتي است كه عمل انسولين در
انتقال گلوكز به سلولها را بهبود ميبخشد. دارچين تقريبا هيچ كالري ندارد، به
همين خاطر ديابتي ها بدون خطر چاق شدن ميتوانند با افزودن دارچين طعم مطبوعي به
غذاي خود بخشند. هر گرم دارچين كمتر از 3 كالري دارد كه بسيار اندك است. تحقيقات
قبلي نشان داده بود كه دارچين ظاهرا به سلولهاي چربي در تشخيص و واكنش به
انسولين كمك ميكند. مطالعات آزمايشگاهي و حيواني نيز نشان داده بود كه دارچين
سوخت و ساز گلوكز را حدود بيست برابر ميكند. تحقيقات اخير نشان داده افزودن
مقداري دارچين به دسرهاي شيرين ميتواند افزايش قند خون حاصله از صرف يك وعده
غذاي حاوي شكر و را تعديل كند. محققان دانشگاهي به اين نتيجه رسيدند كه با
افزودن كمي بيش از يك قاشق چايخوري دارچين به يك كاسه پودينگ برنج ميزان قند خون
حاصله پس از صرف غذاي مالمو در سوئد با انجام تحقيقات فراوان به طور چشمگيري كاهش
مييابد، اين يافته صحت و شواهد و مطالعات قبلي پيرامون اين ادويه پرخاصيت را مورد
تاييد قرار مي دهد، ولي به هر حال هنوز پزشكان در تجويز دارچين به عنوان يك درمان
اصلي براي ديابت در شك و ترديد هستند و معتقدند براي اعلام نظر نهايي زمان بيشتري
مورد نياز است. در اين بيماري بدن نمي تواند به طور مناسب هورمون تنظيم كننده
قند يعني انسولين را مورد استفاده قرار دهد و به اين ترتيب سطح قند خون بالاتر
از حد طبيعي ميشود. دكتر جونا هلبوويكز و تيم همراهش با انجام تحقيقات بر
14 داوطلب
سالم از لحاظ بيماري ديابت قندخون آنها را قبل و بعد از خوردن يك كاسه پودينگ
برنج اندازه گيري كردند، يك بار نيز قند خون آنها پس از خوردن پودينگ حاوي دارچين
مورد آزمايش قرار گرفت، كليه تستها دو ساعت پس از خوردن غذا انجام شد، نتايج اين
آزمايشها نشان داد وجود دارچين در دسر يا غذا سبب كم شدن سطح قند خون در اين افراد
شده است، حال آنكه پس از صرف غذا يا دسر ساده (بدون دارچين) سطح قند خون نسبتا
بالاتر بود. هلبوويكز دليل اين امر را عملكرد دارچين در كمك به كاهش سرعت عبور
غذا از معده به روده ميداند، اين تيم با استفاده از اسكن ماوراي صوت
دريافتند داوطلبان
با استفاده از غذاي دارچيندار تخليه معده آهسته تري دارند، اين تيم با تحقيق بر
تعدادي از افراد مبتلا به ديابت نوع دوم از آنها خواستند به مدت 20روز در رژيم
غذايي خود از دارچين استفاده كنند، پس از اين مدت مشاهده كردند سطح قند
خون و كلسترول
به سرعت كاهش يافت. البته تاكنون گزارشي از عملكرد دارچين در بهبود بيماران به
ديابت نوع يك به دست نيامده است، به نظر مي رسد اين ادويه بر نوع يك هيچ تاثيري
ندارد. *

*خطرات استفاده زياد دارچين
افرادي كه آلرژي دارند، بايد از مصرف دارچين در غذاهاي خود پرهيز كنند، زيرا
دارچين موجب تشديد آلرژي نميشود*


:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
خاصیت مغناطیسی بدن یک پسر ۷ ساله در صربستان توجه رسانه‌های جهان را به
خود جلب کرده است.
این موضوع پس از آن رخ داد که خانواده این پسر ۷ ساله با نام بوگدان از
خاصیت مغناطیسی و آهنربائی او خبر دادند و برای اثبات ادعای خود او را در
برابر دوربین تلویزیونی خبرنگار یک شبکه تلویزیونی قرار دادند که در آن
اشیاء بسیاری را به خود جذب کرده و بر روی سینه خود نگه می‌دارد.

در این تصاویر که اثری از تقلب در آن دیده نمی‌شود دسته‌ای قاشق و چنگال
به راحتی به سینه این پسر ۷ ساله چسبیده می‌شود و حتی این موضوع به
میکروفون گزارشگر این ماجرا هم کشیده می‌شود تا پس از آن گزارشگر شبکه
MSNBS برخورداری بدن این پسر از خاصیتی نادر را مورد تایید قرار دهد.
خانواده این پسر که به خاطر سن کم او از ذکر نام فامیلی کامل او خودداری
کرده‌اند، اعلام داشته‌اند که این خاصیت از بدو تولد به همراه این کودک
بوده است.

نکته جالب اینکه این تنها اشیاء فلزی نیستند که به بدن این کودک می‌چسبند
در این فیلم اشیاء دیگری همچون کنترل تلویزیون و ظروف چینی هم جذب بدن او
می‌شوند.
خانواده این کودک با اعلام اینکه تا زمانی که خود این پسر این اشیاء را
از بدن خود جدا نکند این اشیاء بر روی بدن او باقی می‌مانند خاطرنشان
کرده‌اند که به خاطر خاصیت مغناطیسی او، این پسر از نزدیک شدن به وسایل
الکتریکی همچون تلویزیون و رایانه منع شده است چرا که خاصیت بالای
مغناطیسی بدن او باعث خاموش شدن این وسایل می‌شود.

به نظر می‌آید یکی از کاربردهای جالب بدن این کودک گم نشدن کنترل
تلویزیون در خانه باشد اما صرفنطر از این موارد آیا به نظر شما این خاصیت
مغناطیسی جذاب است و یا بیشتر باعث دردسر یک نفر خواهد بود..!؟

به نقل از: فارنت
با تشکر از امیر سلامی ماهنامه علم و فرهنگ.


:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
لینک مستقیم دانلود کل آلبوم در یک فایل بصورت یکجا. http://dl.bia2music23.com/1390/1%20Farvardin/2848/Shadmehr%20Aghili%20-%20(Live%20In%20Concert%20Dubai).zip

:: بازدید از این مطلب : 14448
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی


:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
http://www.4shared.com/audio/teWjspQV/siavash.html


:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
يه روز يه مرد انگليسي و آمريكايي و ايراني ميميرن و ميرن جهنم

مرد انگليسي به شيطان ميگه: دلم به انگليس تنگ شده و ميخوام بدونم هركسي
چيكار ميكنه؟

شيطان ميگه باشه. اون زنگ ميزنه و پنج دقيقه صحبت ميكنه بعد ميگه چقدر
بايد پرداخت كنم؟

شيطان ميگه پنج ميليون دلار.

انگليسيه ميگه پنج ميليون دلار!!‌ يه چك مينويسه و ميره ميشينه


مرد آمريكايي حسادت ميكنه و ميگه منم دلم به آمريكا تنگ شده و ميخوام
بدونم هركسي چيكار ميكنه؟

شيطان ميگه باشه. اونهم زنگ ميزنه و ده دقيقه صحبت ميكنه بعد ميگه چقدر
بايد پرداخت كنم؟

شيطان ميگه ده ميليون دلار.

آمريكاييه ميگه ده ميليون دلار!!‌ يه چك مينويسه و ميره ميشينه

مرد ايراني بيش از حد حسادت ميكنه و ميگه منم دلم به ايران تنگ شده و
ميخوام بدونم هركسي چيكار ميكنه؟

شيطان ميگه باشه. اونهم زنگ ميزنه و يكساعت صحبت ميكنه بعد ميگه چقدر بايد
پرداخت كنم.

شيطان ميگه يك دلار.

ايرانيه ميگه فقط يك دلار!!!! شيطان ميگه از جهنم به جهنم داخلي حساب
ميشه....


:: بازدید از این مطلب : 236
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
از مهیار فاضلی دوست بسیار عزیزم

و خواننده فیلم بیاد ماندنی از رسول ملاقلیپور بنام میم مثل مادر

آهنگ به خانه برمیگردیم.

http://www.4shared.com/audio/QxkNP3p1/mahyar.html    



:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
لطفا وقت بگذارید  و این مطلب را بخوانید بسیار مهم است
یک خانواده معروف در شهری در نزدیکی دریاچه میشیگان امریکا  پسر 25 ساله خود را در
حادثه آتش سوزی منزل در چهارم ژوئن  امسال از دست داد.

این پسر که  دو هفته قبل   از حادثه از  دانشگاه  Wisconsin-Madison
فارغ التحصیل
در رشته MBA  شده بود ،  برای دیدن خانواده اش به خانه می آید.  بعد از صرف ناهار
با پدر  به اتاقش می رود تا قبل از آمدن مادرش  به خانه  و دیدن او، کمی استراحت
کند.  اما  مدتی بعد همسایه ها با دیدن آتش به 911 زنگ می زنند. متاسفانه پسر
خانواده در این حادثه جان خود را از دست می دهد .
 وقتی پلیس علت  حادثه را جستجو می کند متوجه می شود که او از  laptop    در تخت
موقع استراحت استفاده می کرده است.

استفاده از لپ تاپ در تخت بدلیل  اینکه  فن  دستگاه  بسیار گرم  می شود و قابلیت
خنک کردن سیستم را  نخواهد داشت گاز مونواکسید کربن تولید می کند که کشنده و بی بو
است  و موجب خفگی  می شود. همچنین دستگاه آتش می گیرد  و خانه می سوزد.

تحقیقات نشان دادن این پسر ابتدا از خفگی  فوت نموده و سپس آتش سوزی رخ داده است.
لطفا مراقب باشید  و هیچگاه در تخت و جایی که پتو  و ملافه یا  شرایطی مشابه وجود
دارند که موجب گرم شدن  لپ تاپ می شود، از این دستگاه استفاده نکنید.

لطفا این  مطلب  را برای همه بفرستید تا جان  افراد را نجات دهید.
با تشکر از ماهنامه علم و فرهنگ.
 
 
 


:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
 همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش
در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش

حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست
هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟

صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود
ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش

عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش
دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش

مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم
چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش

همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا
خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش

مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب
بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش

بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این
در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش

هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب
قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش

جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما
بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش

جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش
یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش


نیستی آش دهن سوزی ولی با این همه
بی شما حس می کنم در سطر پایانم همش

گفتم ای یارم، نگارم، همسرم اصلا نترس
کاسبی ها راکد و در اوج بحرانم همش

بنده فکر پاس چک هامم نه تجدید فراش
هیچ می پرسی چرا سر در گریبانم همش
ازدواج
ازدواج این روزها آن هم مجدد، ساده نیست
تازه از آن بار اول هم پشیمانم همش


:: بازدید از این مطلب : 178
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
 

مجموع چهل حدیث از امام صادق (علیه السلام)

حدیث اول :

من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .

امام جعفر صادق (ع) : هر که براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و

براي خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 189

حدیث دوم :

ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .

امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگري

را بیشتر دوست دارد بهتر است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 193

حدیث سوم :

جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا .

امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه اي نهاده شده و کلیدش را زهد و بی

رغبتی به دنیا قرار داده اند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:

اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من

أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده اي را خواهد او را نسبت به دنیا بی

رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این

خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 196

حدیث پنجم:

خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراك .

امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را

نمی بینی او تو را می بیند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 110

حدیث ششم :

کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .

امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت

عفت است.

اصول کافی ، ج 3 ، ص 125

حدیث هفتم :

قال رسول الله : من ترك معصیۀ لله مخافۀ الله تبارك و تعالی أرضاه الله یوم

القیامۀ

امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را براي خدا و ترس از .

او ترك کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند

اصول کافی ، ج 3 ، ص 128

حدیث هشتم :

.قال الله تبارك و تعالی : ما تحبب إلی عبدي بأحب مما افترضت علیه

امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزي محبوبتر

.از انجام واجبات به من دوستی نکند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :

العباد ثلاثۀ : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله

تبارك و تعالی طلب الثواب ، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل

حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العباد.

امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خداي متعال را

از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خداي متعال را به

طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته اي خداي متعال را

براي دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 131

حدیث دهم :

إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا

الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنۀ فی الجنۀ لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا

فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : " قل

کل یعمل علی شاکلته " قال : علی نیته .

امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت

داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از

اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه

اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی

شدند ، سپس قول خداي تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش

عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش.

136 - اصول کافی ، ج 3 ، ص 135

حدیث یازدهم :

لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 137

حدیث دوازدهم :

ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الکثیر.

امام جعفر صادق (ع) : چون خداي تعالی بنده اي را دوست دارد و او عمل

کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

138 – اصول کافی ، ج 3 ، ص 137

حدیث سیزدهم :

الصبر رأس الایمان .

امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 140

حدیث چهاردهم :

ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .

امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و

شناختن دوستان و دشمنان خدا .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 192

حدیث پانزدهم :

من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، کان له مثل أجر الف شهید .

امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار

شهید براي اوست .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 146

حدیث شانزدهم :

محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام -

فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدري : فقال : ان

الثواب علی قدر العقل

امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام

- عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود :

عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است.

اصول کافی ، ج 1 ، ص 12

حدیث هفدهم :

أکمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث هیجدهم :

قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم .

امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران

مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث نوزدهم :

قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اکتسب به

الجنان . قال : قلت : فالذي کان فی معاویۀ ؟ فقال : تلک النکراء ، تلک

الشیطنۀ ، وهی شبیهۀ بالعقل ، و لیست بالعقل .

امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل

چیست ؟ فرمود : چیزي است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت

بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود :

آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست

اصول کافی ، ج 1 ، ص 11

حدیث بیستم :

عبدالله بن سنان قال : ذکرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی

بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أي عقل له و هو

یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و کیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذي

یأتیه من أي شیء هو ؟ فانه یقول لک من عمل الشیطان .

امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض

کردم : مردي هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود

چه عقلی که فرمانبري شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد

؟ فرمود از او بپرس وسوسه اي که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو

خواهد گفت از عمل شیطان است .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 13

حدیث بیست و یک :

قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال

أعود من العقل

امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : اي علی هیچ تهیدستی

سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 30

حدیث بیست و دو :

لیس بین الایمان و الکفر الا قلۀ العقل قیل : و کیف ذاك یا ابن رسول الله ؟ قال

: إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذي یرید فی أسرع

من ذلک .

امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله اي جز کم عقلی نیست . عرض

شد : چگونه اي پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق

می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در

نزدیکتر از آن وقت به او رسد .

33 – اصول کافی ، ج 1 ، ص 32

حدیث بیست و سه :

اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده اي خواهد ، او را در دین دانشمند

کند .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 39

حدیث بیست و چهار :

لیس بین الایمان و الکفر الا قلۀ العقل قیل : و کیف ذاك یا ابن رسول الله ؟ قال

: إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذي یرید فی أسرع

من ذلک .

امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله اي جز کم عقلی نیست . عرض

شد : چگونه اي پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق

می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در

نزدیکتر از آن وقت به او رسد .

33 - اصول کافی ، ج 1 ، ص 32

حدیث بیست و پنج :

طلب العلم فریضۀ .

امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 35

حدیث بیست و ششم :

من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیاي زرت و ثوابک علی و لست أرضی

لک ثوابا دون الجنۀ .

امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که براي خدا از برادرش دیدن کند ، خداي

متعال فرماید : مرا دیدن کردي و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت

برایت خرسند نیستم .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 255

حدیث بیست و هفتم :

تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمۀ .

امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 264

حدیث بیست و هشتم :

لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه

و آله .

امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر

خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد

شود .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 267

حدیث بیست و نهم :

شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .

امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را

یاد کنند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 268

حدیث سی ام :

من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته

أو تنفیس کربته أو قضاء دینه .

امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خداي متعال

شادي رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاري او

یا پرداخت بدهیش

اصول کافی ، ج 3 ، ص 276

حدیث سی و یک ام :

قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزي الولد والده ؟ فقال :

لیس له جزاء إلا فی خصلتین یکون الوالد مملوکا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یکون

علیه دین فیقضیه عنه .

امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا

فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی براي پدر نیست جز در

دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد

و پسر آن را بپردازد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 237

حدیث سی و دوم :

شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .

امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داري و عزتش به بی نیازي از

مردم است.

اصول کافی ، ج 3 ، ص 218

حدیث سی و سوم :

قیل له - علیه السلام - اي الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و

الجهاد فی سبیل الله عز و جل .

امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر

است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خداي متعال .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 231

حدیث سی و چهارم:

مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .

امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن

بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 205

حدیث سی و پنجم :

من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .

امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم

به عمل اندك او راضی شود .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 207

حدیث سی و ششم :

إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک

فکل ما فیها لا یغنیک .

امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی

نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت

نکند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 209

حدیث سی و هفتم :

لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .

امام جعفر صادق (ع) : چیزي که مایه تقرب به خداي متعال است کوچک

مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 212

حدیث سی و هشتم :

اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و

هو علی شیء من الطاعۀ فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا

هممت بسیئۀ فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من

المعصیۀ فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا .

امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیري نمودي تأخیرش مینداز زیرا

خداي متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس

می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و

چون اراده گناهی کردي انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که

او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این

دیگر نخواهم آمرزید .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 213

حدیث سی و نهم :

لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .

امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که براي مصیبتها دارد بداند ، آرزو

می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 354

حدیث چهلم :

سئل النبی (ص ) : ما کفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته .

امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : براي

آن کس که غیبتش کردي هر زمان به یادش افتادي از خدا طلب آمرزش کنی .

اصول کافی ، ج 4 ، ص 61

------------------------------------

------------------------------------

------------------------------------

منبع:سایتهاي ذیل

Lawyer.mee.ir

3ib.mee.ir

Lawyer.blogfa.com

نویسنده:مهم نیست

1388/03/30



:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
*پيشنهادي جالب از يک هم ميهن درباره امارات*

*يکي از هم ميهنان در پيشنهادي جالب با توجه به مسائل اخير پيش آمده و
گستاخيهاي امارات نوشت:*

*چرا اسم خيابان ظفر را به "خليج فارس" عوض نميکنند تا امارات مجبور بشه براي
آدرس سفارتش از اين اسم استفاده کنه ؟ *

*در ضمن يه بخشنامه هم به پست بدهند که هر نامه اي به اين آدرس بود اگر اسم
خليج فارس را ننوشته بود با ذکر علت به فرستنده ارجاع بدهند....!!*

اگر شما هم از این پیشنهاد خوشتون اومد لطفا این مطلب رو برای دوستان خود ایمیل کنید یا لینک مربوط به این مطلب در این وبلاگ رو برای دوستان و آشنایان خود بفرستید.



:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی




0b4SwJSu8.gif

فرهنگ سازي كار تيمي

در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی.
بچه ها هم همدیگر رو  هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.

در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین.
لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که
 كل تيم  10 نفره  روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه.
بعد 10 نفر روی 8 صندلي،
بعد 10 نفر روی 7 صندلي و  همینطور تا آخر.

با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن

humpday1.gif
سرعت اینترنت تو ایرانو حال کن اولیم  ها فقط باید جدول را سروته بگیری

image001.png.




:: بازدید از این مطلب : 142
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام
است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز
بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را
در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را
بنوشیم حرام می شود؟
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می
آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی
ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!

مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری
نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما
من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!

 

با تشکر از ماهنامه علم و فرهنگ ویژه نابینایان 

 

 

www.elmofarhangvraille.com



:: بازدید از این مطلب : 128
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
لطفا وقت بگذارید  و این مطلب را بخوانید بسیار مهم است
یک خانواده معروف در شهری در نزدیکی دریاچه میشیگان امریکا  پسر 25 ساله خود را در
حادثه آتش سوزی منزل در چهارم ژوئن  امسال از دست داد.

این پسر که  دو هفته قبل   از حادثه از  دانشگاه  Wisconsin-Madison
فارغ التحصیل
در رشته MBA  شده بود ،  برای دیدن خانواده اش به خانه می آید.  بعد از صرف ناهار
با پدر  به اتاقش می رود تا قبل از آمدن مادرش  به خانه  و دیدن او، کمی استراحت
کند.  اما  مدتی بعد همسایه ها با دیدن آتش به 911 زنگ می زنند. متاسفانه پسر
خانواده در این حادثه جان خود را از دست می دهد .
 وقتی پلیس علت  حادثه را جستجو می کند متوجه می شود که او از  laptop    در تخت
موقع استراحت استفاده می کرده است.

استفاده از لپ تاپ در تخت بدلیل  اینکه  فن  دستگاه  بسیار گرم  می شود و قابلیت
خنک کردن سیستم را  نخواهد داشت گاز مونواکسید کربن تولید می کند که کشنده و بی بو
است  و موجب خفگی  می شود. همچنین دستگاه آتش می گیرد  و خانه می سوزد.

تحقیقات نشان دادن این پسر ابتدا از خفگی  فوت نموده و سپس آتش سوزی رخ داده است.
لطفا مراقب باشید  و هیچگاه در تخت و جایی که پتو  و ملافه یا  شرایطی مشابه وجود
دارند که موجب گرم شدن  لپ تاپ می شود، از این دستگاه استفاده نکنید.

لطفا این  مطلب  را برای همه بفرستید تا جان  افراد را نجات دهید.
با تشکر از ماهنامه علم و فرهنگ.
 
 
 


:: بازدید از این مطلب : 188
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین سرلکی
 

مجموع چهل حدیث از امام صادق (علیه السلام)

حدیث اول :

من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .

امام جعفر صادق (ع) : هر که براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و

براي خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 189

حدیث دوم :

ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .

امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگري

را بیشتر دوست دارد بهتر است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 193

حدیث سوم :

جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا .

امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه اي نهاده شده و کلیدش را زهد و بی

رغبتی به دنیا قرار داده اند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:

اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من

أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده اي را خواهد او را نسبت به دنیا بی

رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این

خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 196

حدیث پنجم:

خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراك .

امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را

نمی بینی او تو را می بیند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 110

حدیث ششم :

کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .

امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت

عفت است.

اصول کافی ، ج 3 ، ص 125

حدیث هفتم :

قال رسول الله : من ترك معصیۀ لله مخافۀ الله تبارك و تعالی أرضاه الله یوم

القیامۀ

امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را براي خدا و ترس از .

او ترك کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند

اصول کافی ، ج 3 ، ص 128

حدیث هشتم :

.قال الله تبارك و تعالی : ما تحبب إلی عبدي بأحب مما افترضت علیه

امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزي محبوبتر

.از انجام واجبات به من دوستی نکند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :

العباد ثلاثۀ : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله

تبارك و تعالی طلب الثواب ، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل

حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العباد.

امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خداي متعال را

از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خداي متعال را به

طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته اي خداي متعال را

براي دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 131

حدیث دهم :

إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا

الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنۀ فی الجنۀ لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا

فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : " قل

کل یعمل علی شاکلته " قال : علی نیته .

امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت

داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از

اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه

اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی

شدند ، سپس قول خداي تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش

عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش.

136 - اصول کافی ، ج 3 ، ص 135

حدیث یازدهم :

لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 137

حدیث دوازدهم :

ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الکثیر.

امام جعفر صادق (ع) : چون خداي تعالی بنده اي را دوست دارد و او عمل

کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

138 – اصول کافی ، ج 3 ، ص 137

حدیث سیزدهم :

الصبر رأس الایمان .

امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 140

حدیث چهاردهم :

ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .

امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و

شناختن دوستان و دشمنان خدا .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 192

حدیث پانزدهم :

من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، کان له مثل أجر الف شهید .

امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار

شهید براي اوست .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 146

حدیث شانزدهم :

محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام -

فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدري : فقال : ان

الثواب علی قدر العقل

امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام

- عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود :

عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است.

اصول کافی ، ج 1 ، ص 12

حدیث هفدهم :

أکمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث هیجدهم :

قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم .

امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران

مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث نوزدهم :

قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اکتسب به

الجنان . قال : قلت : فالذي کان فی معاویۀ ؟ فقال : تلک النکراء ، تلک

الشیطنۀ ، وهی شبیهۀ بالعقل ، و لیست بالعقل .

امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل

چیست ؟ فرمود : چیزي است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت

بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود :

آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست

اصول کافی ، ج 1 ، ص 11

حدیث بیستم :

عبدالله بن سنان قال : ذکرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی

بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أي عقل له و هو

یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و کیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذي

یأتیه من أي شیء هو ؟ فانه یقول لک من عمل الشیطان .

امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض

کردم : مردي هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود

چه عقلی که فرمانبري شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد

؟ فرمود از او بپرس وسوسه اي که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو

خواهد گفت از عمل شیطان است .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 13

حدیث بیست و یک :

قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال

أعود من العقل

امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : اي علی هیچ تهیدستی

سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 30

حدیث بیست و دو :

لیس بین الایمان و الکفر الا قلۀ العقل قیل : و کیف ذاك یا ابن رسول الله ؟ قال

: إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذي یرید فی أسرع

من ذلک .

امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله اي جز کم عقلی نیست . عرض

شد : چگونه اي پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق

می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در

نزدیکتر از آن وقت به او رسد .

33 – اصول کافی ، ج 1 ، ص 32

حدیث بیست و سه :

اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده اي خواهد ، او را در دین دانشمند

کند .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 39

حدیث بیست و چهار :

لیس بین الایمان و الکفر الا قلۀ العقل قیل : و کیف ذاك یا ابن رسول الله ؟ قال

: إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذي یرید فی أسرع

من ذلک .

امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله اي جز کم عقلی نیست . عرض

شد : چگونه اي پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق

می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در

نزدیکتر از آن وقت به او رسد .

33 - اصول کافی ، ج 1 ، ص 32

حدیث بیست و پنج :

طلب العلم فریضۀ .

امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است .

اصول کافی ، ج 1 ، ص 35

حدیث بیست و ششم :

من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیاي زرت و ثوابک علی و لست أرضی

لک ثوابا دون الجنۀ .

امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که براي خدا از برادرش دیدن کند ، خداي

متعال فرماید : مرا دیدن کردي و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت

برایت خرسند نیستم .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 255

حدیث بیست و هفتم :

تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمۀ .

امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 264

حدیث بیست و هشتم :

لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه

و آله .

امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر

خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد

شود .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 267

حدیث بیست و نهم :

شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .

امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را

یاد کنند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 268

حدیث سی ام :

من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته

أو تنفیس کربته أو قضاء دینه .

امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خداي متعال

شادي رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاري او

یا پرداخت بدهیش

اصول کافی ، ج 3 ، ص 276

حدیث سی و یک ام :

قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزي الولد والده ؟ فقال :

لیس له جزاء إلا فی خصلتین یکون الوالد مملوکا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یکون

علیه دین فیقضیه عنه .

امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا

فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی براي پدر نیست جز در

دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد

و پسر آن را بپردازد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 237

حدیث سی و دوم :

شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .

امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داري و عزتش به بی نیازي از

مردم است.

اصول کافی ، ج 3 ، ص 218

حدیث سی و سوم :

قیل له - علیه السلام - اي الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و

الجهاد فی سبیل الله عز و جل .

امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر

است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خداي متعال .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 231

حدیث سی و چهارم:

مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .

امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن

بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 205

حدیث سی و پنجم :

من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .

امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم

به عمل اندك او راضی شود .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 207

حدیث سی و ششم :

إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک

فکل ما فیها لا یغنیک .

امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی

نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت

نکند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 209

حدیث سی و هفتم :

لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .

امام جعفر صادق (ع) : چیزي که مایه تقرب به خداي متعال است کوچک

مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 212

حدیث سی و هشتم :

اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و

هو علی شیء من الطاعۀ فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا

هممت بسیئۀ فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من

المعصیۀ فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا .

امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیري نمودي تأخیرش مینداز زیرا

خداي متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس

می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و

چون اراده گناهی کردي انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که

او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این

دیگر نخواهم آمرزید .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 213

حدیث سی و نهم :

لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .

امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که براي مصیبتها دارد بداند ، آرزو

می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 354

حدیث چهلم :

سئل النبی (ص ) : ما کفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته .

امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : براي

آن کس که غیبتش کردي هر زمان به یادش افتادي از خدا طلب آمرزش کنی .

اصول کافی ، ج 4 ، ص 61

------------------------------------

------------------------------------

------------------------------------

منبع:سایتهاي ذیل

Lawyer.mee.ir

3ib.mee.ir

Lawyer.blogfa.com

نویسنده:مهم نیست

1388/03/30



:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد